شهید اقبال الگوی میهن‌دوستی و مبارز راه آزادی و سوسیالیسم

 

آرگش کارزان

 

خلق کورد سال‌هاست در برابر هجوم نیروهای اشغال‌گر مبارزه می‌کند و در حال حاظر نیز با توجه به وضعیت بحرانی خاورمیانه و جنگ جهانی سوم، خلق ما چاره‌ای به غیر از مبارزه و چاره‌ای جز جنگیدن ندارد. سالها ما براي بقاًء خود جنگیده‌ایم اما اینبار خلق ما براي رسیدن به آزادی و دموکراسی میجنگد. با پیشاهنگی جنبش آپوئیستی و با اساس گرفتن فلسفه و پارادایم رهبر اپو، اینبار خلق ما پیشاهنگی آزادی و دموکراسی را براي خلقهاي خاورمیانه بر عهده گرفته است. یعنی همزمان با آزاد نمودن خود سعی مینمیاد چگونگی ازاد زیستن و مبارزه در راه آزادی را نیز به همگان نشان دهد. با اساس گرفتن وضعیت کوردها و کوردستان در خاورمیانه و جهان و سیاست‌های خلق‌ستیز و تفرقه‌افکنانه‌ی نیروهای هژمون منطقه‌ای و جهانی، در این مرحله خلق ما ناچار است که نه تنها خود را بلکه تمام خلق‌های همجوار خود را نیز آزاد نماید، در غیر اینصورت خلق ما به تنها نخواهد توانست آزادانه زندگی نماید. این پیشاهنگی نیز نیاز به آگاهی از مسئولیت تاریخی‌ و مبارزه‌ی همه جانبه داشته و با مبارزه‌ای وسیع و عمیق امکان‌پذیر است. هزاران شهید در هر چهاربخش کوردستان که توسط دشمنان خلق و مزدوران آنها وحشیانه به قتل رسیده‌اند و آوارگی، زندان، تجاوز همگی هزینه‌هایی هستند که این خلق براي آزادی پرداخت نموده است. چنین هزینه‌هایی توسط دیکتاتورهای وحشی منطقه‌ای و نیروهای هژمونیک جهانی در حالی به خلق و جنبش ما تحمیل میشود که شاهد بیان بیشترین شعارهای دموکراسی، حقوق بشر و ازادی از سوی حاکمان جهانی میباشیم و نصیب خلق ما از این شعارها بغیر از سرکوب، انکار، قتل‌عام، ترور، شکنجه، اعدام و… نیست.
با وجود اینکه قبول فلسفه و پارادایم رهبر آپو و مبارزه در صفوف و در خط رهبر آپو از سوی اقتدارطلبان، حاکمان، دیکتاتورها، سرمایه‌داران و نیروهای هژمونیک منطقه‌ای و جهانی به عنوان جرم بزرگی به حساب آمده و به مانند حواریون عیسی، اصحاب محمد و یاران مانی و مزدک با مجازات سخت خدایان عصر روبه‌رو می‌شوند، اما روز‌به‌روز به صفوف مبارزاتی این جنبش افزوده شده و فکر و فلسفه‌ی آپوئیستی مرزهای کوردستان و خاورمیانه را درمی‌نوردد و کس و نیرویی را یارای توقف گسترش فکر و فلسفه‌ی آزادی‌خواهانه‌ی رهبر آپو نیست.
جمهوری اسلامی در کنار ترکیه سالهاست که به صورت مستقیم و با تمام توان خود و با استفاده از تمام شیوه‌های ممکن و تمامی تجهیزات نظامی درصدد رویارویی و توقف انتشار فکر و فلسفه‌ی آپوئیستی در جامعه هستند اما نتوانسته‌اند نتیجه‌ای کسب نمایند.
جمهوری اسلامی به دلیل عجز خود در مواجهه با جنبش ما از متوصل به تمامی ابزار و شیوه‌های ممکن شده است مثلا تصور میکند که با شهادت یاران نزدیک جنبش آپوئیستی قادر خواهد بود که روند رو‌به رشد و گسترش جنبش آپوئیستی در شرق کوردستان را متوقف نماید. اما جنبش ما در طول سالیان گذشته به عینه ثابت نموده است که چنین شهادت‌هایی نه تنها قادر به متوقف نمودن مسیر خلق کورد در پیمودن مسیر آزادی و دموکراسی نیست بلکه خانواده، دوستان، اقوام و هم‌سنگرهای این شهدا، جسورتر و مصرتر از گذشته به فعالیت و مبارزه می‌پردازند.
یکی از رفقایی که به تازگی توسط مزدوران تروریست جمهوری اسلامی به شیوه‌ای غیرانسانی به شهادت رسیدند، رفیق اقبال مرادی بود.
شهید اقبال از خانوادهاي میهن دوست مریوان بود و با وجود اینکه چندین بار عاملان جمهوري اسلامی سعی در ترور وي کرده و فرزند و برادرزاده‌اش زانیار و لقمان به بهانه‌های واهی با حکم اعدام روبه‌رو شده‌اند، اما یک لحظه در مبارزه با رژیم استبدادي تردید به راه نداده و یک لحظه نیز براي رسیدن به آزادی و سوسیالیسم از پاي ننشته بود.
رفیق اقبال یکی از مبارزان میهن‌دوست شرق کوردستان میباشد که زندگیش با مبارزه عجین شده بود. ایشان با وجود آنکه سالها در احزاب دیگر کوردستانی فعالیت و مبارزه نموده بود و تا سطح رهبري این احزاب نیز پیش رفته بود، اما با آشنایی اولیه با جنبش آپوئیستی و با بیان این مطلب که ادامه دهنده‌ی واقعی شهدایی مانند کاك فواد و کاك صدیق‌، جنبش آپوئیستی است، فکر و فلسفه‌ی آپوئیستی را به عنوان شیوه‌ی زندگی و مبارزات خود انتخاب نموده بود. ایشان با وجود سالیان مبارزه با رژیم و تحمل شکنجه، زندان، تبعید، آوارگی و حتی تحمل گلوله‌های ناشی از چندین بار سعی براي ترورش، اما نه تنها از مبارزات خود و تلاش براي آزادی خلقش منصرف نشد بلکه بیشتر از هر زمانی با اساس گرفتن پارادایم آپوئیستی به مبارزه پرداخت.
با وجود سالیان مبارزه و تحمل سختی و رنج‌های بسیار اما نه تنها تقاضا یا خواست شخصی در مسیر مبارزاتی نداشته بلکه برای مبارزه همه چیزش را فدا نموده بود. با وجود فشارهای وارده از سوی حکومت باشور وفشار احتمال اعدام فرزند و برادرزاده‌اش اما امید زیادی به انقلاب داشته و هر لحظه مقاومت و مبارزات خلق‌مان در باکور، روژآوا و باشور و روژهه‌لات با پیشاهنگی جنبش آزادی‌خواهی، امید و نیروی تازه‌ای به وی می‌داد.
یکی از نقاط عطف زندگی شهید اقبال آشنایی و رفاقت با شهید کمال پنجوینی بود که تاثیر زیادی بر وي گذاشت. شهید کمال با داشتن شخصیت آپوئی و برخورداری از ویژگی‌های جسارت، فدائی بودن و میهن‌دوستی و تلاش خستگی‌ناپزیر برای سازماندهی و آگاهی خلق ما به عنوان یکی از الگوهای میهن‌دوستی به حساب می‌آمد که تاثیر زیادی بر همگان داشت. شهید کمال خسته از مبارزات کلاسیک باشور و شهید اقبال نیز خسته از مبارزات کلاسیک روژهه‌لات که برای خلق‌مان در باشور و روژهه‌لات نتیجه‌ی چندانی نداشت، هر دو را در خط یک سنگر مبارزاتی قرار داد. رفاقت و همسنگری و سپس شهادت شهید کمال، تاثیر عمیقی بر شهید اقبال داشته و اصرار وی را برای ادامه راه شهید کمال و تمامی شهدا راه آزادی بیشتر نمود.
شهید اقبال بیشتر از هر کس دیگری در مورد مشکلات جنبش‌های دیگر بویژه در شرق کوردستان و دلایل عدم موفقیت آنها و حتی دلایل شکست آنها تفکر کرده و دارای توان تحلیل بود. با وجود اینکه در باشور کوردستان و از سوی احزاب این بخش که وابسته و حتی دست‌نشانده‌ی اشغال‌گران کوردستان هستند با اهانت، بی‌حرمتی و حتی آزار زیادی روبه‌رو شده بود اما نه مانند هزاران نفر از اعضای همرزم قبلی‌اش میهن را به سوی اروپا ترک کرده بلکه با باور و توان بیشتری به مبارزات خود در باشوور کوردستان ادامه میداد. با وجود مورد تهدید بودن از سوی وابستگان رژیم در باشوور و وابستگان آنها در احزاب اصلی باشوور، مصر به ادامه فعالیت بوده و اعتقاد داشت که نباید میهن خود را برای اشغالگران و خائنان رها نمود و به این دلیل نیز یکی از الگوهای میهن‌دوستی در بین هم‌نسل‌های خود بود. هم‌نسل‌هایی که ناامید و خسته از مبارزه به اروپا رفته و میدان مبارزه روژهلات را برای رژیم و میدان مبارزه در باشوور را برای مزدوران رژیم در باشوور ترک نمودند و در اروپا نیز نتوانستد آنچنان که لازم است به مبارزه‌ی تاثیرگذار با رژیم پرداخته و حتی بیشتر آنها در سیستم و زندگی اروپا حل شده و دست از مبارزه برداشته‌اند.
با وجود توصیه‌های بسیار دوستان و همرزمان قدیمی‌اش و حتی فشار احزاب باشوور برای ترک کوردستان و سکنی گزیدن در اروپا، اما وی همچنان امیدوارتر ، با صلابت‌تر و مستحکم‌تر از گذشته به مبارزات خود علیه رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی ایران ادامه داد.
شهادت شهید اقبال پس از سالها مبارزه‌ی خستگی ناپذیر به همگان و بویژه دوستان قدیمی وی در داخل روژهلات، در باشوور و در اروپا که از مبارزه دست کشیده‌اند، به عنوان تلنگری بوده که مبارزه همچنان ادامه داشته و خلق ما بیش از هر زمانی به آزادی و دموکراسی نزدیک شده است. شهید اقبال با مبارزات خود نشان داد که تنها با بیانیه و مقالات اینترنتی و شعارهای فیس‌بوکی نمی‌توان ادعای ادامه‌ی راه شهیدان و ادامه‌ی مبارزه را داشت، بلکه با حضور مستقیم در میدان مبارزه میتوان ادعای انقلابی بودن و ادامه راه شهداء را نمود.
شهید اقبال بیش از همه از کسانی ناراحت بوده که قبلا در صفوف مبارزاتی جای گرفته اما بعدا صفوف مبارزات را جای گذاشته و به زندگی شخصی را اختیار نموده‌اند، این قشر حتی بیش از مزدوران و خائنان شهید اقبال را می‌ازردند. همیشه عنوان می‌نمود که نمیتواند بفهمد که کسی یک روز در صفوف مبارزه جای گرفته است، حال با دیدن وضعیت حساسی که خلق ما در هر چهاربخش کوردستان و بویژه روژهلات کوردستان در آن جای گرفته و امیدی که خلق‌مان بیش از هر زمان دیگری به آزادی دارد، چگونه می‌تواند پاسیف بوده، سکوت اختیار نموده و فقط نظاره‌‌گر باشد.
وي با وجود سالیان مداوم مبارزه اما داراي شخصیتی متواضع بود و به این دلیل نیز به راحتی میتوانست بر روي همه تاثیرگزار باشد. همچنین با درك عمیقی که از جنبش و مبارزات آپوئیستی داشت سعی مینمود که در هر فعالیتی مشارکت داشته و تا بدین وسیله بتواند سهمی بیشتر در مبارزات داشته باشد. یکی از حسرت‌هایی که وی داشته و همیشه آن را به زبان می‌آورد این بود که اي کاش زودتر با فکر و فلسفه رهبر آپو آشنا میشد.
شهید اقبال شخصیتی زحمتکش و عاشق خلق و جامعه‌اش بود و سالها براي رسیدن به دنیایی برابر و تاسیس جامعه‌ای سوسیالیستی مبارزه نمود و تنها راه رسیدن به سوسیالیسم واقعی کوردستان را جنبش آپوئیستی میدانست. ایشان دارای شخصیتی انسان‌دوست و انترناسیونالیست بود.
شهید اقبال به خوبی دریافته بود که در صورت عدم مبارزه و عدم سازماندهی، خلق ما با قتل‌عام روبه‌رو خواهد شد. به خوبی دریافته بود که تنها با تاسیس ملت دموکراتیک خلق کورد از قتل‌عام و نابودی رهایی یافته و آزاد خواهد شد. به این دلیل نیز مبارزه‌ی دائم را اساس زندگیش قرار داده بود. از فعالیت مطبوعاتی گرفته تا فعالیت حقوق بشری تا فعالیت سازمانی و تبلیغاتی، عرصه‌های فعالیت روزانه‌ی شهید اقبال بود.
دولت فاشیست ایران نیز مانند دولت فاشیست ترکیه با ترور شهید اقبال و شهید کمال و شهید صدیق نشان داده است که تاب تحمل هیچ کورد میهن‌دوستی را ندارد و در برابر جنبش ما و مبارزاتمان در اوج عجز، ضعف و ناتوانی است. چنین ترورهایی توسط جمهوری اسلامی نشان دهنده‌ی میزان بالای ترس جمهوری اسلامی از جنبش آپوئیستی، اعضا و هواداران این جنبش میباشد. جمهوری اسلامی نیز میداند یگانه نیروی مخالف که دارای توان، سازماندهی، برنامه، استراتژی و سیستم آلترناتیو میباشد، جنبش آپوئیستی شرق کوردستان به پیشاهنگی پژاک و کودار می‌باشد.
شهید اقبال با مبارزات چندین ساله‌، با فداکاری و رنج‌هایی که در طول مبارزات چشیده بود، با میهن دوستی خود الگوی میهن‌دوستی مقاومت و آمادگی خلق کورد برای رسیدن به آزادی و سوسیالیسم به هر قیمتی میباشد.
شهادت شهید اقبال و شهید کمال‌ها نه تنها خلق ما را از مبارزه و هزینه کردن برای آزادی نخواهد ترسانید، بلکه
روحیه‌ی مقاومت و میزان آمادگی خلق‌مان را برای مرحله‌ی مذکور نشان خواهد داد.
جنبش آپوئیستی دارای اعضا و هوادارانی مانند شهید اقبال و شهید کمال میباشد، که تمام زندگی‌شان صرف مبارزه برای ایجاد جامعه و خلقی آزاد میباشد. زندگی، مبارزات و شهادت این رفقا به تمامی ثابت کننده‌ی این موضوع است که تنها راه مبارزه و پیروزی فکر و فلسفه‌ی آپوئیستی میباشد.