شاهد تغییرات بنیادینی در خاورمیانه هستیم. تداوم جنگها و عدم گرایش دولتهای منطقه به چارهیابی سیاسی و دموکراتیک باعث شده که آثار بحران و ویرانی هرچهبیشتر تشدید یابد. نیروهای هژمونیخواه جهانی برای بهدست آوردن سهم فراوانتری از خاورمیانه، دست به هر کاری میزنند. دولتـ ملتهای منطقه نیز به موازات سیاستهای سلطهطلبان جهانی، در حالت تدافعی یا انفعالی بعضا خواهان سهم و بعضا خواهان حفظ بقا و موجودیت خویش هستند. اینان به علت عدم پرداختن به دلایل حضور نیروهای استیلاطلب جهانی در منطقه و ریشهیابی بهانهای که در دست این مداخلهجویان است، تمام توان خویش را به جنگ در خانه معطوف داشتهاند. هرچند گاه خوشحالاند از اینکه در خارج از مرزهای خویش در صفوف مقدم کشورهای دیگر به این جنگ مشغول هستند؛ اما باید نیک دانست که خود این مرزها زاییدهی نگرش هژمونگرایان سدهی پیش هستند و در همسویی با منافع آنها ترسیم گشتهاند. تمامی نیروهای بومی خاورمیانه میبایست به خوبی دریابند که بدون درک کلیت تاریخی خاورمیانه و عدم گرایش به دموکراسی، قادر به حفظ موجودیت سیاسی و فرهنگی خویش نخواهند بود. اوضاع عراق، سوریه، لیبی و افغانستان بهخوبی این واقعیت را اثبات کرده است.
ایران، جغرافیای سیاسیـ سرزمینی ملتهای کهن منطقه با هویتی متکثر و متنوع، در این اوضاع و شرایط ملتهب نیازمند بازاندیشی و نوسازی در ساختار سیاسی خویش است. ضرورت تحولی ذهنیتی و سیاسی در داخل ایران بیش از همیشه احساس میشود. وگرنه در این اوضاع بحرانزدهی خاورمیانه، شاهد شکاف و رویارویی هرچه بیشتر بین حاکمیت و تنوعات اجتماعی ایران خواهیم بود. واقعیت این است که خاورمیانه نمیتواند به توازنات سیاسی گذشته بازگردد و در مسیر تغییر ـ چه از راه مداخلهی خارجی و چه از راه تحول دموکراتیک داخلی ـ قرار گرفته است. تمامی کشورهای منطقه و از جمله ایران ناچار از چنین تغییری هستند. پیداست که خواست اصلی نیروهای دموکراسیخواه و خلقهای ایران این است که تغییر و تحول مزبور نه از طریق جنگ و مداخلهی نیروهای جهانی، بلکه از طریق چارهیابی دموکراتیک و گشایش سیاسی داخلی صورت گیرد. پژاک بهعنوان حزبی پیشاهنگ در مسیر دموکراتیزاسیون ایران و حل مسئلهی کورد، از نقشهراهی نیرومند برای گامبرداشتن در مسیر حل سیاسی مسائل برخوردار است. مدل دموکراتیکی که اینک کوردها در منطقه برای حلوفصل مسائل خود و خلقهای همجوارشان ارائه کردهاند، آزمونی ارزنده برای خلقهای ایران و بهویژه روژهلات کوردستان محسوب میشود. اگرچه پژاک از بدو تأسیس خود راهکار دموکراتیک و سیاسی حل مسئلهی کورد را بهعنوان گزینهای مناسب پیش پای نظام جمهوری اسلامی گذاشته، اما تا به امروز گام مثبتی در این راستا از سوی نظام برداشته نشده است. در صورت گرایش جدی به حل دموکراتیک مسئلهی کورد در نظام جهموری اسلامی، کشور ایران مسیر تازه و مثبتی را در تحولات منطقه خواهد پیمود. تأخیر در چارهیابی دموکراتیک مسئلهی کورد، تنها به فرصتسوزی برای دولت ایران منجر خواهد شد.
امروزه بیش از همیشه آشکار گشته که اصرار بر سیاستهای سرکوبگرانه و گشودهنبودن به روی تحول دموکراتیکی که خیر مشترک جوامع و دولتها در آن است، بستر لازمه را جهت سیاستهای «تفرقه بیانداز و حکومت کن» نیروهای امپرالیسم جهانی فراهم آورده. به همین خاطر استفاده از راهکارهای صلحطلبانهی دموکراتیک که بر محور مذاکره و مفاهمهی متقابل استوار باشد را بهترین راهبرد حل مسئلهی خلقهای ایران و خاورمیانه دانسته و میدانیم. به همان میزان اصرار بر مبارزات دموکراتیک و خلقمحور را برای خلق کورد و کل جوامع ایران امری حیاتی میشماریم. تاکنون نیز پیگیر چنین راهبردی در چارچوب موسوم به خط سوم بوده و هستیم. این مهم از اهم اصول و موازین اخلاقی و سیاسی جنبش آزادیخواهی خلق کورد و خاصه پژاک است. گزینهی چارهیابی دموکراتیک را سازندهترین و کمهزینهترین راهکار پیش روی حاکمیت و سایر طرفها میدانیم. اما در صورت عدم گرایش حاکمیت به راهکارهایی از این دست، نمیتوان آیندهای بهتر از عراق و سوریه را برای ایران متصور بود. زیرا تداوم سیاستهای تمرکزگرا و اصرار بر عدم چارهیابی مسائل خلقها باعث میشود که گزینهی مبارزه و پیشبرد تحولات یکجانبهی انقلابی از سوی نیروهای دموکراتیک به تنها راهحل ممکن مبدل گردد.
مجلس حزب حیات آزاد کوردستان – پژاک
27ـ 1ـ 2017