باران بریتان، عضو مجلس حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) در مصاحبه با تلویزون نوروز گفت: ایران نیز مانند کشورهای درگیر در بحران های بوجود آمده در خاورمیانه به دنبال برون رفتی پیروزمندانه است. او با اشاره به مثلت هژمونیک «ایران، ترکیه، عربستان» اضافه کرد که “این کشورها سعی دارند به نفوذ و گسترش قدرت سیاسی، اقتصادی، ایدئولوژیک خود در منطقه بیفزایند و از بحران منطقه دست‌یافتی به چنگ آورند.
به گفته باران بریتان برای درک بهتر این موضوع «باید با منظرگاه و نظرگاه گسترده‌تر به موضوعات پیش آمده نگاه بیندازیم. کل جهان متاثر از رویداد‌ها، تغییرات به وقوع پیوسته در خاورمیانه است. خاورمیانه به عنوان قلب و یا بهتر بگویم هارتلند جهان، همیشه تاثیرات خود را بر جهان داشته و دارد. وضعیت اکنونی خاورمیانه، بحرانی و آشفته است؛ ما شاهد جنگ جهانی سوم می‌باشیم. در این جنگ تمامی نیروهای دخیل در پی برون رفت به شکلی پیروزمندانه هستند. ایران نیز از این موضوع و موضع مستثناء نیست.»
او در ادامه با اشاره به مثلث هژمونیک«ایران، ترکیه، عربستان» اضافه کرد: «این کشورها سعی دارند به نفوذ و گسترش قدرت سیاسی، اقتصادی، ایدئولوژیک خود در منطقه اضافه کرده و از بحران منطقه دست‌یافتی به چنگ آورند.» به عقیده بریتان «بیشتر کشورهای منطقه باید این نکته را مدنظر قرار دهند که تغییر و تحولات در سطح جهان روی می‌دهند، دیگر تحت قوانین‌ اوایل قرن بیستم نمی‌باشد چراکه دیگر نمی‌توان با این پیش‌فهم و پیش‌ انگاشت، که متاثر از اتمسفر غالب سده‌ی بیستم است به تحلیل و یا به حیات سیاسی دست یافت. این اتمسفر چنین بود که مرزبندی‌ها و بلوک‌بندی‌های مشخصی حاکم بر روابط بین‌الدولی متصور می‌شد؛ اما ما در اکنونیت تاریخی شاهد از میان رفتن آنان و یا کم رنگ گردیدن مرزبندی های آنها می‌باشیم. در حال حاضر دولت‌هایی که به لحاظ ایدئولوژیک از یکدیگر بسیار فاصله دارند به یکدیگر نزدیک شده‌اند. این عصر را می‌توان عصر استیلای سیاست‌ورزی پراگماتیستی بر روابط بین‌المللی قلمداد کرد. در این راستا ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست.»
رابطه اسراییل و ترکیه؛ نمایشی سیاسی
بریتان در مورد رابطه‌ی اسرائیل و ترکیه به این نکته اشاره کرد که روابط نزدیک فی‌مابین لزوما تاریخی است و باید در این بازه بررسی گردد. در واقع بر خلاف تحلیل برخی از مفسران عرصه‌ی سیاسی ایران، رفتارهای به اصطلاح تهاجمی و خصمانه‌ی ترکیه نسبت به اسرائیل نمایش و تاتری سیاسی بیش نبوده و نیست. او اوج این نمایش را در رفتار بازیگر نقش نخست دولت ترکیه(اردوغان) در اجلاس جهانی داووس(مجمع جهانی اقتصاد) در برابر شیمون پرز(رئیس جمهور اسرائیل) ارزیابی کرد.به عقیده بریتان «اساسا بازه حائل یا جداکننده سیاسی-ایدئولوژیکی میان آنها وجود ندارد. این اشتباه بزرگ‌ترین تخمین سیاسی در ایران بود و باعث نزدیکی مقطعی میان این دو شد. ما شاهد تاثیرگذاری و به نوعی بازی‌گردانی ترکیه بر روابط خارجی ایران در منطقه بودیم.»
او دلیل و نشان دیگری که عمق مناسبات بدون وقفه اسراییل و ترکیه در خاورمیانه را نشان می دهد ادامه داد که در واقع یکی از ارکان و محورهای تضعیف جبهه‌ی به اصطلاح مقاومتی که حکومت ایران ادعا می‌کند درسوریه و حزب‌الله در خاورمیانه با نقش‌آفرینی ترکیه اردوغانی صورت گرفت. این باعث تقویت جایگاه اسرائیل در منطقه گردید و خود این امر نشان از عمق مناسبات بدون وقفه‌ی اسراییل و ترکیه در خاورمیانه دارد.
ترکیه و عربستان؛ نمایش مناسبات پوسیده
نوعی اتفاق نظر در میان عربستان و ترکیه وجود دارد. اینان درصدد آنند که روابط و مناسبات پوسیده‌ی تاریخی استیلاطلبانه‌ی خویش را این بار با برون‌مایه‌ی به ظاهر جدید به نمایش بگذارند که ما نام آن رادر ادبیات سیاسی خود به اختصار نئوعثمانی‌گرایی بیان می‌کنیم. در این راستا ترکیه قصد وتمایل شدید در رفتارها و الگوهای لزوما راهبردی خود در منطقه دارد که از راه و تصویرسازی سنی‌گرایانه، بر موج احساسات مذهبی اعراب منطقه و سنی‌های فرامنطقه موج سواری نماید.
ایران و نداشتن خوانش نوین از مسئله خاورمیانه
باران بریتان در مورد تهدیدات اخیر صورت گرفته از جانب سپاه پاسداران ایران گفت «یکی از سرداران سپاه تلویحا بارزانی را مزدور منطقه‌ای خواند. در واقع باید گفت که در عالم واقع بارزانی‌ها در طول تاریخ معاصر در مقاطعی از زمان هم برای حکام ایران مزدوری نموده‌اند و هم برای حاکم عثمانی، اما در حال حاظر گرایش آنان به سمت ترکیه به تمامی و با اسرار زیادتری مشهود است. ایران از این عاملیت و دست‌نشاندگی بارزانی توسط ترکیه، عربستان و قطر به شدت ناراحت و ناراضی است. از سوی دیگر ایران هنوز خوانش جدیدی از موقعیت نوین جنبش و حرکت آزادی‌خواهی خلق کورد و در نهایت گام برداشتن برای حل دموکراتیک مسئله ریشه‌دار تاریخی که سال‌هاست ادامه دارد، بر نمی‌دارد. »
به گفته بریتان «جمهوری اسلامی ایران باید دیدگاه و عملکرد منفی خود را نسبت به خلق کورد مورد بازبینی و تغییر قرار دهد و بر این امر واقف باشد که در حال حاضر کوردها وزنه‌ و پتانسیلی مثبت در سطح منطقه هستند. به هیچ وجه بدون در نظر گرفتن آنها نمی‌توان توازنات و معادلات سیاسی و ژئواسترتژیک خاورمیانه را متصور گشت.»
او در ادامه گفت: «چیدمان‌های سیاسی و بخصوص اقتصادی که در ایران صورت گرفته است را نشانه‌ای بر این اصل و فلسفه‌ی وجودی تغییر دانست که اساسا تغییر چیزی بدین منظور صورت می‌پذیرد که وضعیت موجود رضایت بخش و یاری رسان در تحقق اهداف جدید نمی‌باشد، بدین خاطر سیستم یا فرد اقدام به جایگزینی و تغییر می‌زند. ایران در منطقه و در داخل آبستن تغییرات احتمالی است و این خود باعث اقدامات نگهدارنده از جانب حاکمیت شده است. باران بریتان اذعان داشت که “چیدمان‌های انجام پذیرفته به هیچ وجه تاکتیکی نیست، بلکه دیدگاهی بلند مدت در پس‌پشت خود دارد، باید به فراسوی سویه‌های وجودی رویدادها، نظر و پرداخت شود.»
زاگرس مانی