تحلیل سیاسی پژاک

 

قیام شرق کردستان و ایران بیش ۵۰ روز را پشت‌سر گذاشت و وضعیت خیزشگران در خیابان‌ها به نوعی به ثبات‌ قدم رسیده است. سراسری‌بودن قیام و مشارکت همه خلق‌های ایران در آن موجب پویایی و استمرار آن از شمال تا جنوب و شرق تا غرب شده. اصلی‌ترین برداشتی که از این قیام می‌توان کرد این است که ایران بطور قطع با یک دوره تحول تاریخی روبرو شده و این تحول بصورت یک نیاز حیاتی اجتناب‌ناپذیر درآمده است. در این میان، اوضاع ایران و شرق کردستان و خلق‌های تحت ستم آن بصورت جنگ نظام حاکم علیه جامعه مدنی بروز کرده است. این قیام خلق‌ها در داخل ایران بطورکلی با سیاست نظامی‌سازی نظام حاکم در منطقه منافات کامل دارد و به یک تضاد ژرف مبدل گشته.

ایران سالهاست وارد بازی رویارویی‌های خطرناک نظامی در منطقه خاورمیانه شده که نمی‌تواند بر جامعه مدنی خیزشگر آن تاثیرگذار نباشد. هر تحولی در خاورمیانه و قفقاز بر آینده شدیدا متزلزل ایران تاثیر عمیق می‌گذارد و گسل‌های حاصل از تضادهای خصمانه کشورها با ایران را بزرگتر می‌سازد. ممکن است رویارویی‌های خطرناک‌تری در خاورمیانه و قفقاز شکل گیرند. هم‌اکنون جنگ اقتصادی – تجاری شدیدتر است ولی سرمایه‌گذاری‌های نظامی جدیدی از جانب ایران و کشورها انجام می‌گیرد. جنگ تجاری و تدارکات گسترده برای رقابت نظامی به موازات هم انجام می‌شوند. رشد برنامه‌های هسته‌ای، موشکی، پهپادی و الکترونیکی نویددهنده آینده‌ای مخاطره‌آمیزتر است و خاورمیانه را کانون منازعات ناشی از رقابت‌های خطرناک دولت‌ها قرارداده‌اند. این امر موجب شکل‌گیری خیزش‌های خلق‌کُرد و جنبش آن، برآمدن بهار عربی و نیز بروز قیام در ایران شده است. این زنجیره توقف‌ناپذیر می‌باشد و قیام‌های متواتری روی خواهندداد.

جدال‌های جهانی در نقاط مختلف قاره‌ای پراکنده شده و برخورد تنازعی دولت‌ها را تشدید نموده. مسایل اوکراین، اسکاندیناوی، تایوان، پیمان ابراهیم و ایران کانون‌های منازعات موازی هم برای تغییردهی نظم نوین شده‌اند. بلوک‌های منطقه‌ای و جهانی با تشدید رقابت‌های تجاری و نظامی شکل‌می‌گیرند و شدیدا میل به رویارویی‌های خطرناک دارند.

عملیات‌های پنهانی ایران و اسراییل و گروه‌های نیابتی آنها علیه یکدیگر و ایران و چندین کشور دیگر در شرف شدت‌گیری می‌باشند. در این میان، نیازهای اقتصادی موجب ضعف این طرف‌ها نیز گشته و توازنات را بصورت ناهنجار و آشفته برهم می‌زند. چراکه اروپا با یک نیاز اساسی به انرژی خاورمیانه متکی گشته و در ماه‌های اخیر بخاطر بحران اوکراین – روسیه، نیاز اروپا به انرژی ایران را حیاتی‌گردانده. این نیازها بخاطر خصومت‌های آمریکا و ایران مدام با موانع و بن‌بست‌های تجاری – اقتصادی روبرو گشته‌اند. آمریکا و ایران به نظامی‌سازی بیشتر منطقه دست‌زده‌اند و بازی ترکیه – آذربایجان یک بعد جانبی آن می‌باشد. ترکیه و ایران هم بخاطر تمرکز بر خصومت علیه جنبش آزادیخواهی کُرد می‌رود که عواقب مخرب عملکردهایشان را دریافت نمایند. جنگ شیمیایی ترکیه که با تایید هژمونی جهانی جریان دارد، بیش از همه امنیت خود آن کشور را تهدید می‌کند.

موقعیت خلق کُرد در خاورمیانه بسیار خاص و خاص‌تر گشته. در میان شکل‌گیری خیزش‌ها و قیام‌ها، تاکنون تنها بهار کُردی پویایی خود را دست نداده. قیام ایران نیز بصورت عیان متاثر از بهار چنددهه‌ای کُردی است. اثرگذاری کلیت انقلاب خلق‌کُرد در چنددهه گذشته در همه بخش‌های کردستان امروز در شرق کردستان آشکارا مشاهده می‌گردد. امروز همگان بخوبی می‌بینند که برخورد بهار کُردی با کانون‌های دولتی و هژمونیک متضاد منطقه‌ای و جهانی در هر چهار کشور حاکم بر کردستان به حالت بحرانی‌تر و پربرخورد رسیده است. ویژگی بارز خیزش جاری در شرق کردستان و ایران این است که از شانس فقدان زمینه لازم برای دخالت قدرت‌های هژمونی تا به اینجای کار برخوردار می‌باشد. همین ویژگی آن را از خیزش‌های یک دهه گذشته در خاورمیانه متفاوت ساخته. هوش عمومی و خلقی این قیام متوجه است که به سرنوشت کشورهای عربی از قبیل عراق و سوریه و نیز افغانستان دچارنگردد. خلق‌های شرق کردستان و ایران این تجربه را پیشتر هم در انقلاب مصادره‌شده ۱۳۵۷ از خود نشان داده‌اند و می‌تواند پایه‌ای قوی برای تحولات مثبت و پیشگری از انحرافات مخاطره‌آمیز باشد. در کوران این قیام نیز، خصوصیت قوی ملی‌ دمکراتیک در شرق کردستان از بزرگترین شانس‌های قیام سراسر ایران می‌باشد که لازم است از جانب خلقها از آن بعنوان فرصت بنیادین استفاده گردد. مشخصه بارز آن، مشارکت همه خلق‌ها با مطالبات مشترک و همگرایانه است و نظر اجماع، ازکف‌ندادن این فرصت دمکراتیک و مدرن می‌باشد. سازماندهی خودبنیاد جوانان و زنان در خیابان می‌تواند حافظ این دستاورد قیام گردد.

 

حزب حیات آزاد کردستان(پژاک)

۱۷ آبان ۱۴۰۱(۸ نوامبر ۲۰۲۲)