تحلیل اوضاع سیاسی
اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در ایران و شرق کردستان بخاطر بازیهای قدرت و ثروت زمامداران حاکمیت وارد فاز امنیتی خطرناک گشته است. نشانههای یک نارضایتی اجتماعی انفجاری از هماکنون هویداست و اگر موانعی در روند دیالکتیک رویدادی آن به میان نیاید، ایران فراروی یک دوره از تحولات بنیادین قرارخواهدگرفت. امروز اعتراضات در ایران اقشاری را به اعتراض و خیزش در خیابان وامیدارد که انگشت را بسوی «تورم، فقر و نابسامانی اجتماعی، ستم به ملیتها، حقوق زنان و نابودی معیشت» نشانه رفته است. کل اعتراضات کارگران، معلمان، زنان، جوانان و روشنفکران حولمحور همین موضوعات کلان و پایهای میچرخد. بنابراین پس از چند ماهی فریب جامعه با وعده و وعید از سوی دولت رئیسی، جامعه متوجه شده که به این دولت اعتمادی نیست. حاکمیت فاشیستی ایران، هم در داخل و هم خارج با فشارهای مضاعف و بیمشروعیتی بیسابقه روبرو شده است.
سال جاری، در ایران سال تجمعات و رویهگیری اعتراضات اقشار خلقی است و همه خیزشهای پراکنده کارگران، معلمان و سایر اقشار بسوی همبستگی و اتحاد در آتیه نزدیک میل دارد. در معنای کلی، قیام خلقی امروز در وضعیت «نارضایتیهای اجتماعی» قرارگرفته و نشانههایی امیدوارکننده هویداست که بسوی همبستگی سراسری پیشمیرود. روشن است که خیابان به دنبال یافتن رهبریت خویش است و اگر این رهبریت بویژه در دوسال گذشته شکلگرفته بود، اکنون قیام سراسری روی دادهبود. شرق کردستان بیشک از رهبریت قیام برخوردار است و از این حیث با ایران تفاوت دارد.
پس از یکدوره چندساله از اعتراضات کارگران، امروز معلمان نیز به آنها پیوستهاند و به طرز بیسابقهای فضای ایران را خیزشمحور ساختهاند. آگاهی و مطالبهگری بنیان تجمعات معلمان است. رژیم این تجمعات دموکراتیک را به حوزه امنیتی کشانده و بازداشتها و پروندهسازیهای امنیتی علیه آنها اثباتگر فقدان رهیافتی استراتژیک برای بحرانهای جامعه خاصه معلمان است. دیگر شعارهای خیزش معلمان فراتر از رتبهبندی به طرح مقولاتی چون حقوق بنیادین انسانی همچو «آموزش رایگان، ضدیت با خصوصیسازی ویرانگر و آموزش به زبان مادری» کشیده شده است. از این حیث، تجمعات معلمان شرق کردستان یک گام در زمینه مطالبهگری بنیادین جلوتر از تجمعات معلمان ایران است. فریادزدن «حق آزادی آموزش به زبان مادری» در شرق کردستان نشانه بیداری در حین مطالبهگری معلمان کُرد است. این اعتراضات اجتماعی، میزانی برای سنجش حقانیت یا فاسدبودن حاکمیت ایران هستند. پس فاسدبودن این حکومت که بر مسند دین و منبر تکیه زده و هر دو را نیز تباهکرده، برای جامعه اثبات گشته. مجلس، دستگاه قضایی و دولت هر سه به نهادهای جنگ جناحهای جمهوری ولایی بر سر قدرت مبدل شدهاند و نابودی معیشت خلق برایشان پشیزی ارزش ندارد. مطالبه معلمان مبنی بر رتبهبندی حقوق درحالی است که بودجه نهادهای سپاه، بسیج و امنیتی دهها برابر افزایش یافته. تاکنون دولت غیر از کاهش بودجه برای تأمین معیشت معلمان، با وحشتافکنی و تهدید مداوم، کار دیگری از پیش نبرده. امروز معلمان و کارگران به اعتراضاتی دستزدهاند که در زمان فروپاشی پهلوی، کارگران به آن دستزدند. مطالبات صنف معلمان در شرق کردستان صحیحترین رویه دموکراتیک و برحق را دربرگرفته که بسیار باارزش است و اگر با روند کنونی ادامه یابد، به دلیل حمایتهای مداوم جامعه، به نتایج امیدوارکنندهای خواهد رسید.
در شرق کردستان بیش از ۵۰ شهروند و فعال کُرد در ماه ژانویه بازداشت شدهاند که شماری از آنها معلم هستند. این موج، بصورت راهبردی یک دوره از سرکوب و ارعاب از طریق بازداشت و زندان برای ایجاد خفقان سیاسی و اجتماعی علیه خلق کُرد را نشان میدهد. حاکمیت که با یک کودتا دولت رئیسی اصولگرا و تندرو را بر سر کار آورده، در شرق کردستان، بازداشت فعالان مدنی و اجتماعی که هستههای آگاه و بیدار جامعه کُردی هستند را بعنوان بخشی از کودتای دامنهدار، بازداشت و به زعم خود سرکوب میکند. اینکه بیش از هشتاد درصد از فعالان به اتهام همکاری با احزاب کُرد بازداشت شدهاند، نشانه سیاسیبودن این موج بازداشتها است. کشتار کولبران هم حلقهای دیگر از این کودتا میباشد. حتی اینکه برخی از بازداشتشدگان زن هستند و نوع برخورد رژیم با زینب جلالیان خشنتر و ضدحقوقیتر گشته، تداوم همان سیاست دولت حاکم ارعابگر میباشد.
تعمیق بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به حدی رسیده که رژیم با امتیازدهیهای مکرر ولی غیرشفاف، زبونانه دستبه دامان کشورهای چین و روسیه شده است. زیرا ماندن این رژیم در حوزه فعالیت بینالمللی خاصه عراق، به یک مو بند است و موجودیت خود را در خطر نابودی کامل میبیند. نارضایتیهای اقشار و اصناف در داخل بصورت مکمل بازی بردبرد مذاکرات وین در خصوص برجام، بقای جمهوری ولایی را به خطر انداخته و به یکباره سند چشمانداز درازمدت و ادعایی رژیم و راهبردهای پایهای آن ناکارآمد گشته. بنابراین غیر از تسلیمپذیری در مقابل طرفهای برجام و یا حامیان منفعتپرستی چون چین و روسیه و یا انتخاب راه دوم یعنی جنگ ویرانگر، راه دیگری پیشرو ندارد. قراردادهای ننگین با چین و روسیه بر سر معامله معیشت خلق و نیز مذاکره باختن حتمی در وین، اساسا دوروی یک سکه برای حاکمیت بحرانزده هستند.
وضعیت ایران و خاورمیانه شبیه هم است. سه مقوله مذاکرات وین، بازی جنگ و قدرت در عراق و خطر وقوع جنگ در اوکراین، به موازات هم موجودیت خاورمیانه را تهدید میکنند. در این میان، هم سازش قدرتهای منطقهای و جهانی و هم جنگهای احتمالی آنها، به طرز خطرناکی موجودیت خلق کُرد در هر چهاربخش کردستان را تهدید مینمایند. در بازی قدرت در عراق، به شکل دوگانهای قدرتهای اشغالگر برای توافق و یا جنگ بر سر نسلکشی علیه خلق کُرد فعالیت پرمخاطره دارند. از سویی میان ایران، ترکیه، عراق و سوریه در رویارویی با جنبش آزادیخواهی و قیام خلق کُرد یک ائتلاف گسترده وجود دارد و از دیگر سو، همان دول در رقابت بر سر حاکمیت بر سراسر عراق، بازهم خلق کُرد را بعنوان قربانی بیدفاع در بازی خود وارد کردهاند. تنها شانس کردها، سودبردن عاقلانه از توازن قوا در منطقه است که این شانس از سوی جریان حزب دموکرات در هولیر در معرض خطر به فنادادن است.
نزدیک است که ایران همه کارتهای خود را در عراق از دست بدهد و ناچارا وارد جنگ شود. رقابت خذفگرایانه جریانمحور در داخل عراق و دول هژمونی ایران، ترکیه و آمریکا با هدف حذف رقبا، خطرات زیادی را متوجه حقوق کردها و آزادی خلقمان ساخته است. تهدیدهای دولت عراق علیه شنگال و حملات هوایی ترکیه به مخمور، شنگال و روژاوا هم بخشی از توطئه برنامهریزیشده ترکیه علیه خلقمان در جریان رقابت بر سر قدرت و ثروت است. هر دولتی میدان را در عراق تصاحب کند، در خاورمیانه قدرت مطرح خواهدشد. از این حیث، ائتلاف ضدکُرد یعنی دولتهای ترکیه، ایران، عراق و سوریه بر سر تصاحب بغداد به رقیب یکدیگر مبدل شدهاند. زیاهخواهی ترکیه به روش صدور تروریستهای داعش، جبههالنصره و نیروی جعلی ارتش آزاد سوریه، بازی قدرت را به بازی جنگ مبدل ساخته. از طرفی زمامداران رژیم ایران بخاطر خطر ازدست دادن بازار بیش از ۲۰ میلیارد دلاری عراق مینالند و از دیگر سو عربستان، مصر و ترکیه آن بازار را در مواجه با ایران تسخیرنمودهاند. تنها کارت باقیمانده در دست ایران، بخشی از گروه نیابتی حشدشعبی است که در انتخابات عراق قافیه را باخته و زمینه کوتاهکردن دست ایران از عرصه داخلی عراق را فراهم نموده. امروز، وین در خصوص مذاکرات برجام و بغداد نیز در زمینه بقای قدرت منطقهای برای ایران تهدیدات حتمی شدهاند. بخاطر همین وضعیت کائوتیک است که قاآنی، فرمانده سپاه قدس سرآسیمه به هولیر رفت و نامه خامنهای را به همراه برد.
در این میان، ایران و ترکیه سعی در جهتدهی سران حزب دموکرات در هولیر دارند. اینکه پس از سفر قاآنی به هولیر ترکیه نچیروان بارزانی را به آنکارا فراخوانده، بیانگر سرسپردگی حزب دموکرات به ترکیه است. متأثر از این جهتدهیها، حزب دموکرات بخاطر گسستن از احزاب کُرد و گرایش به ائتلاف و توافق با جریانات عراقی، بسیار خطرناک ظاهر شده و اتحاد جبهه کُرد را از میان میبرد. تصاحب پست ریاستجمهوری هم تنها یکی از بهانهها و جوانب پرمخاطره است، مرحله پس از آن که چیزی جز جنگ خونین نخواهد بود، در کانون توجهات جریانهای عراقی و دول درگیر در آن است. طرف کُرد درعراق ناچار است در درجه نخست به عملیاتهای نسلکشانه از جانب ترکیه و ایران بیاندیشد تا از خطرات قطعی برهد، چراکه وضعیت رقابتآمیز کنونی کل عراق و اقلیم کردستان را از آن قلیل فدرالیسم و یکپارچگی مورد ادعا دور ساخته است.
بازی و قمار سیاسی قدرتطلبانه در بغداد به واسطه دخالتهای ترکیه، ایران و هژمونی جهانی، خطر را متوجه هر چهاربخش کردستان نموده. اتحاد خلق کُرد در هر چهاربخش و اروپا با حضور در میادین تنها راه خنثیسازی توطئههای دول حاکم بر کردستان است. بیشک به دلیل تداوم نارضایتیها در شرق کردستان و ایران، نقش خلقمان در خیابان مهارکننده زنجیره توطئههایی است که در شرف عملیاتیشدن از طریق حاکمیت دیپلماتیک در حین انجام حملات ارتشهای آنان است. ایران فراروی «انفجار اعتراضات اجتماعی» و «جنگ احتمالی خارجی» قرارگرفته. درحالی که فاشیسم ایران و ترکیه در ضعیفترین مرحله خود بسر میبرند، حضور خلقمان در عین اتحاد ملی ـ دموکراتیک، میتواند سمتوسوی تحولات سریع سیاسی را به نفع خلقهای تحت ستم تعییننماید. ما همچو پژاک نیز برای دفاع مشروع از موجودیت خلقمان و حفظ کیان مادی و معنی همه خلقهای هرچهاربخش کردستان، آمادگی داریم و مبارزاتمان را ارتقاء میدهیم.
تحلیل اوضاع سیاسی
حزب حیات آزاد کردستان(پژاک)
۰۲-۰۲-۲۰۲۲