هئیت تحریریه آلترناتیو
بیستودو سال است که رهبر آپو در جزیرهی امرالی که نمود سیستم شکنجه نظام است، گروگان گرفته شده است. زندان جزیره امرالی، یکی از زندانهایی است که سطح امنیتی و حراستی آن فوقالعاده بالا و از ویژگیها و تدابیر خاصی برخوردار است. به دلیل آبوهوای بسیار مرطوب، حیات و وضعیت سلامتی زندانی، شدیدا درخطر بوده و بهعبارتی دیگر، زندانی از بدو ورود در پروسهی تدریجی و درازمدت مرگ و نابودی قرار میگیرد.
در این نوع زندانها، علیرغم شرایط وخیم و امکانات بسیار ضعیف، بهمنظور قرار گرفتن زندانی در خلا روحی و روانی یا همان مرگ روح و معنویات و مرگی در خاموشی، از هر لحاظ، از محیط و محرکهای خارجی دور نگهداشته میشود؛ درکل، سیستم امرالی به شکلی طراحی شده که هدف از آن، مرگ فیزیکی و معنوی انسان زندانی در آن است. در زندان امرالی، سطح امکانات و شرایط جهت زندگی و زنده ماندن، بهصورت سامانمند از میان برداشته شده است. هدف این سیستم، مرگ تدریجی زندانی در کمترین زمان است. رهبرآپو بارها این زندان را مشابه زندان گوانتانامو یاد کرده است. ایشان در اینباره چنین میگوید: «هر گونه سازوکار، طرح و برنامهای که برای عملی کردن در گوانتانامو آماده و در نظر میگرفتند، ابتدا آن را در زندان امرالی اعمال و آزمودند که در صورت جوابگو بودن، بعدا در آنجا هم اجرا میشد. تاکنون غیر از زندان امرالی، در هیچ یک از زندانهایی که سطح امنیتی و حفاظتی آنها بسیار بالا است، بازجویی، محاکمه و اجرای حکم همزمان و یکجا برگزار و اجرا نشده است. لذا نباید از آن تنها بهعنوان یک زندان، بلکه بهمثابهی یک سیستم تمامعیار شکنجه یاد نمود.» رهبر عبدالله اوجالان، در جای دیگری در رابطه با تحمل شرایط حاکم بر این زندان اینگونه ارزیابی میکند: «تا زمانی که بهتمامی سیستمی که مرا به اینجا کشانده نشناخته و درک نکردم، قادر به تحمل و معنادهی به تنهایی، ایزولاسیون و شکنجهای که در اینجا بر من تحمیل و اعمال میشود، نشدم.» بعد از توطئه شوم بینالمللی 15 ی فوریه 1999 که منجر به ربودن و تحویل رهبرآپو به دولت ترکیه شد، زندان امرالی را نوسازی و بازسازی نمودند که جهت شناخت و آگاهی از این تغییرات و تدابیر جدید، اطلاع از وضعیت این جزیره و زندانش در طول تاریخ ضروری و مفید خواهد بود.
جزیره امرالی بعد از جزیره مرمره در دریای مرمره، بزرگترین جزیرهی ترکیه است که هیچگونه امکانات و شرایط مساعدی برای سکونت عادی در آن باقی نمانده است. این جزیره، پیشتر تحت کنترل و حفاظت نیروی دریایی بود، اما بعد از زندانی نمودن رهبر آپو در آنجا، کنترل و حراست از آن به مرکزی به نام «مرکز مدیریت بحران» واگذار شده است. جزیرهی امرالی، از لحاظ موقعیت جغرافیایی در جنوب شرقی دریای مرمره واقع شده است. از نظر تقسیمات جغرافیایی از توابع استان بورسای ترکیه بوده که کمترین اطلاعات و منابع تحقیقی و پژوهشی در رابطه با آن وجود دارد. انتهای شمالی و جنوبی جزیره صخره و پرتگاه و از پوشش جنگلی و آب شیرین برخوردار است. این جزیره از قدمت زیادی برخوردار و تا روزگار امروز، هیچگونه تحقیق و تفحص باستانشناسی بر روی آن انجام نگرفته است. این جزیره در برههای از تاریخ تحت سیطرهی آکاد و هیتیت بوده است. بعدها توسط امپراتوری روم اشغال میشود. نام اصلی و قدیمی این جزیره «آیگایانون» بوده که بعدها به بسبجوس و گالیوس تغییر کرده و در زمان بیزانس (رومشرقی) برای بار دیگر به کالولیموس تغییر یافته است. در این جزیره آثاری از کلیسا و مراکز دینی مربوط به زمامداری مسیحیان برجای مانده است. در زمان عثمانیان از سوی یکی از فرماندهان عثمانی به نام امیرعلی بیگ تصرف و اشغال میشود که او هم نام خود را بر این جزیره نهاده و به جزیرهی امیرعلی معروف میشود. از این تاریخ به بعد این جزیره تحت حاکمیت و کنترل ترکها قرار میگیرد. تا قبل از جنگ جهانی اول، شمار قابل توجهی از رومیان ارتدکسی در آنجا ساکن بودند که در میانه جنگ مجبور به مهاجرت میشوند. بعد از جنگ، تعدادی از آنها که دوباره به این جزیره بازگشته بودند، متعاقب پیمان لوزان و مبادلهی اُسرا، با شماری از زندانیان ترک مبادله و به یونان فرستاده میشوند.
تاریخ جزیره امرالی در قرن گذشته
تاریخ این جزیره در صدسال گذشته مملو از وقایع و رویدادهای ناخوشایند و وحشتناکی همچون اعمال شکنجه، تبعید و کشتار بوده است. در واقع این جزیره که پیشتر همچون گوشهای از بهشت بود، مبدل به جهنم و نماد ترس، ظلم و زور شده که در روزگار کنونی هم این شرایط جهنمی را بر رهبر آپو تحمیل و اعمال میکنند.
پیش از رهبر آپو، اشخاص دیگری در این جزیره زندانی شدهاند، از جمله عدنان مندرس از نخستوزیران پیشین ترکیه و دو تن از وزرایش، وی بعد از کودتا دستگیر و در جزیرهی یاسیا محاکمه و در جزیره امرالی به دار آویخته شد. یکی دیگر از زندانیان این جزیره در گذشته، یلماز گونای، هنرمند نامدار و مبارز کُرد بوده است. همچنین نویسنده رفعت ایلگاز، ابراهیم بالبان، نقاش رومی آنگلوس ستافوندیوس و شمار زیاد دیگری از شخصیتهای معروف و نامدار.
رهبرآپو در اینباره میگوید: شما اطلاع دارید که یکی از ویژگیها و خصوصیات امرالی این است که از دوران بیزانس تاکنون، مخالفان و ناراضیان سرشناس و مهم دولت در اینجا زندانی شدهاند. رفعت ایلگاز درباره شرایط ناگوار و تلخ زندانی بودن در این جزیره چنین میگوید: انسان نمیتواند بیش از دو سال در این مکان زندگی کند. کسی که در معرض آبوهوای مرطوب بیشازحد آن اینجا قرار گرفته باشد، قادر به رهایی از تأثیرات مخرب آن نخواهد بود.
در جزیرهی امرالی دیوارهای دِیر مخروبهای از طرف استاد بنایی بهنام استاد فخری مرمت و تعمیر شده است. اولین زندانیانی که به این جزیره آورده شدند، کسانی بودند که در نقاط مختلف به جرم قتل زندانی شده بودند. در سال 1999 زمانی که جزیره را تخلیه کردند، 247 زندانی در آنجا بودند. یکی از قضات ترک در رابطه با جزیره امرالی میگوید: بعد مقدمات و فراهم نمودن زمینهها در سال 1934، در سال 1935 در جزیرهی امرالی زندانی ساخته شد.
مناظر زیبا و دلنشین این جزیره، بینظیر است و در کمتر جایی دیده میشود، پوشش گیاهی و درختان کاج تا سواحل آن را دربرگرفتهاند. وجود حیوانات زیبا و درختان میوه شبیه بهشت است. اما متاسفانه سالهاست که از آن بهعنوان زندان و شکنجهگاه و مکانی برای اعدام انسانها استفاده و یاد میشود.
شرایط فیزیکی جزیره
پیش از انتقال رهبرآپو به این جزیره، آن را کاملا تخلیه کرده و بهعنوان منطقهی ممنوعه که ورود غیرنظامیان به آن ممنوع است، اعلام کردهاند. از زمین و دریا هم نزدیک شدن به محدودهی پنج کیلومتری غیرمجاز است. جزیره کاملا به یک محوطهی نظامی مبدل شده است. سایر ساختمانهای جزیره نوسازی و برای اسکان نظامیان در نظر گرفته شده است. جز نگهبان و محافظان ویژه، بیش از هزار نفر نظامی در آنجا مستقر شدهاند. ساختمانی که از آن بهعنوان زندان استفاده میشود دارای زیرزمین و دوطبقه است. طبقهی فوقانی مختص به زندانبان و طبقهی همکف هم که شامل سه اتاق مشابه سیزده متری است، رهبر آپو در یکی از آنها زندگی میکند و دو اتاق دیگر هم یکی برای دیدار با وکلا و دیگری برای ملاقات با خانواده در نظر گرفته شده است. از زمان اسارت رهبر عبدالله اوجالان تاکنون، مدام بر امکانات و تجهیزات فنی و امنیتی افزوده میشود. جزیره بهطور 24 ساعته با دوربینهای مداربسته کنترل و هرگونه حرکت و رفتوآمدی تحت تدابیر شدید امنیتی قرار دارد. به این ترتیب تمامی فعالیتها و رفتوآمدها نظارت و کنترل میشوند. رطوبت شدید و انزوای تحمیلی موجود، بدون شک با گذر زمان تأثیرات مخرب عمیقی بر جسم، روح و روان هر انسانی برجای میگذارد. بیجهت نبود که رفعت ایلگاز، نویسندهی زندانی، قبلا گفته بود که در این شرایط انسان نمیتواند دو سال مقاومت کند.
با توجه به اینکه در تمامی معاهدات و پیماننامههای بینالمللی و منشور حقوق بشر، بر احترام گذاشتن و رعایت حقوحقوق زندگی انسانی تاکید شده و این بهعنوان اصلی غیرقابل اغماض و بحث پذیرفته شده است، اما تمامی این موارد در رابطه با رهبر خلق کرد، رهبر آپو نقض و نادیده گرفته میشوند و اهمیت و اعتبارشان بر روی صفحه کاغذ میماند. هرچند بارها به شیوهی مستند و با جزئیات کامل، این وضعیت نقض فاحش حقوق بشر و اعمال شکنجهی سیستماتیک به اطلاع کمیته سی.پی.تی (سازمان منع شکنجه) هم رسیده و کاملا از آن آگاهاند، اما همچنان نوعی تحریم خبری و اهمال عامدانه نسبت به آن وجود دارد و این خود اثباتی است بر ایفای نقش قدرتها و سازمانهای مختلف بینالمللی در برقراری، استقرار و استمرار این نظام سرکوب و شکنجه.
سیستم امرالی مرکز انزوا و ایزولاسیون مطلق
این جزیره با اسارت رهبر آپو رسماً به مرکز و محور ایزولاسیون مبدل شد. از سال 1999 تا سال 2009 رهبر آپو تنها زندانی این جزیره بود. در سال 2009 پنج زندانی دیگر به نام شیخموس پویراز، جومالی کاراسو، بایرام کایماز، حاسبی آیدمیر و حقیآلتان را به آنجا انتقال دادند. این زندانیان را تا سال 2015 در آنجا نگه داشته و سپس به زندانهای دیگر منتقل کردند. در همان سال، هامیلی یلدرم، عُمر خیری کونار، ویسی آکتاش، نصرالله کوران و چتین آرکاش را به این زندان منتقل کردند.
حال در این سیستم شکنجهی امرالی رهبر آپو به همراه هاملی یلدرم و عمر خیری کونار و ویسی آکتاش نگه داشته میشوند. 21 سال است که رهبر آپو بهتنهایی و در یک زندان تکسلولی محبوس و ارتباط و تعاملش را با خارج ممنوع و قطع کردهاند. رهبر آپو این وضعیت را چنین توصیف میکند: «زندگی در این جزیره و در یک سلول انفرادی بهنحوی که از هر گونه تعامل و ارتباط با خارج محروم باشی، همچون قرار دادن انسانی زنده در تابوت است و من نام آن را گذاشتم زندگی در تابوت. در این مکان تابوت مانند، حتی نفس کشیدن هم دشوار است.»
اعمال این سیاستها در پی تصویب مواد قانونی دیگری در یکم آگوست 2005 تشدید یافت. زمان ملاقات با خانواده را از یک ساعت به نیم ساعت کاهش دادند. اگرچه تا این زمان بهصورت غیرمنظم و مقطعی وکلا میتوانستند با ایشان دیدار داشته باشند، از این به بعد این دیدارها هم پایان یافت و تمامی درخواستهای دیدار را هم رد میکردند. همچنین برخورد فیزیکی و تهدید به مرگ و کشتن ایشان نیز بر تمام این محدودیت و ممنوعیتها افزوده شد.
در سال 2006 با هدف مسموم کردن و به بهانهی ایجاد تغییر و تعمیر، اتاق ایشان را با رنگهایی که آغشته به مواد شیمیایی خطرناک و مسموم کننده بود، رنگ کرده و در راستای تشدید هرچه بیشتر فشارها، نوشتهها و نامههای ایشان را بههم ریخته و با اعمال زور موهای سرشان را تراشیدند. در سال 2009 جهت ضربه زدن بیشتر به سلامتی و نزدیکتر کردن زمان مرگ، رهبر آپو را از اتاقی همچون تابوت بهجایی تنگتر که بهسختی میتوان در آن تنفس کرد، انتقال دادند و این سیاست و رفتار را از اواسط سال2011 به بعد تشدید نمودند.
اولین مرحله از تشدید سامانمند این فشارها و انزوا، در تاریخ 27 سپتامبر 2011 با قطع کامل دیدار با وکلا و در 22 نوامبر 2011 و در مقطع گفتگوهای اسلو با بازداشت وکلایی که برای ملاقات رفته بودند، رقم خورد. در مرحلهی دوم هم از تاریخ ششم اکتبر 2014 به بعد دیدار با خانواده و سایر ملاقاتکنندگان را ممنوع کردند. در مرحلهی سوم هم، از اردیبهشتماه 2015 به بعد دیدارهای هیئت گفتگو هم قطع و از آن زمان تاکنون هیچ اطلاع و خبر موثقی از وضعیت ایشان در دست نیست.
سیستم امرالی
در پی امضای پیمان و قرارداد میان سازمان سیا (سازمان اطلاعاتی آمریکا) و میت (سازمان اطلاعاتی ترکیه) رهبر آپو را در امرالی محبوس کردند. رهبر آپو دریکی از دیدارها با وکلایش، در رابطه با سیستم امرالی چنین میگوید: سیستم امرالی از ساختاری ویژه و پیچیده برخوردار و از سه پایه و محور اساسی شکل گرفته است. محور و پایههای آمریکا، اروپا و ترکیه.
آمریکا و ناتو، نقش اساسی و محوری را در پایهگذاری این سیستم و اسارت رهبر آپو بر عهده داشتند. زمانی که رهبرآپو را به ترکیه تحویل دادند، نخستوزیر وقت، بولنت اجویت، چنین بیان کرد که من نفهمیدم که چرا آمریکا اوجالان را به ما تحویل داد؟ و این نیز اثباتی است بر این ادعا که طراح و مجری اصلی این توطئه خود آمریکا بود که ناتو را هم در آن شریک کرد. زمانی که هنوز رهبر آپو در سوریه بود، به بهانهی مانور، ناتو نیروهای خود را به دریای سفید روانه کرد. از صحبتها و مواضع دبیر کل ناتو در آن زمان، جاهیر سولانا هم بهراحتی میتوان به صحت این ادعا پی برد. بنابراین موجودیت و استمرار سیستم شکنجه و فشار امرالی بدون آمریکا غیرممکن است و بسیاری از سیاستهای اعمال شده در امرالی از سوی آمریکا طرحریزی و در نظر گرفته میشوند. از همین رو فهم و درک نظام شکنجهی امرالی وابسته به درک و شناختی صحیح و واقعی از هژمونی آمریکا است.
یکی دیگر از محورها و بانیان پایهگذار سیستم امرالی اتحادیهی اروپاست که به اندازهی آمریکا نقشی فعال در پروسهی توطئه داشته و دارد. با این تفاوت که به شیوهای پنهانی و با حساسیت بیشتری ایفای نقش کرد. عدم موافقت هیچیک از کشورهای اروپای با درخواست پناهندگی رهبر آپو، با این مقوله مرتبط است. اتحادیهی اروپا که تا این حد در انجام این توطئه نقش ایفا کرده، غیرممکن است که در استقرار و استمرار این سیستم شکنجه بیتأثیر باشد. اروپا سیاستهای خود در امرالی را از طریق دادگاه حقوق بشر و سیپیتی اعمال میکند. رهبرآپو در این رابطه میگوید: «هنگامیکه مرا به زندان امرالی آوردند، اولین کسی که به استقبال من آمد، نمایندهی کمیتهی پیشگیری از شکنجهی وابسته به شورای اروپا بود. نمایندهی مذکور که در سطح ریاست کمیته جای داشت، بهمحض روبهرو شدنمان گفت: در این زندان بهسر خواهی برد؛ ما هم از طریق شورای اروپا نظارت میکنیم و سعی بر یافتن راهحلهایی خواهیم نمود.
پایه و محور سوم سیستم امرالی ترکیه است که در برقراری و استمرار این سیستم از کمترین نقش و تأثیری برخوردار است که آنهم از طریق قدرتهای بینالمللی به وی واگذار شده است. نقش ترکیه تنها در سطح زندانبانی و حراست است.
طبق قوانین ترکیه، زندانهای این کشور تحت نظارت و کنترل وزارت عدالت قرار دارند، اما این قانون در رابطه با زندان امرالی هیچگونه مصداق و تأثیری ندارد. زندان امرالی خارج از نظارت و کنترل وزارت عدالت و حکومت قرار دارد و مستقیماً از طریق مرکز مدیریت بحران که وابسته به سازمان امنیت ملی است، مدیریت و کنترل میشود. مدیریت و اجرای سیاست و برنامهها هم از طریق سازمان امنیت ملی اعمال میشوند. در رابطه با این جزیره هیچگونه جایگاه و تعریف حقوقی در نظر گرفته نشده است. مراکز مدیریت بحران، معمولاً در مواقع و شرایط فوقالعادهای همچون وقوع سیل، زلزله و… تشکیل میشوند. این مراکز جهت اطلاعرسانی و کنترل بحران به تصمیمگیری و اجرای دستورات میپردازد و طبق قوانین ترکیه، زمان موجودیت و فعالیت این مراکز، حداکثر تا ۶ ماه است. اما باز هم این مورد در رابطه با سیستم امرالی صدق ندارد و اجرایی نمیشود. لذا معلوم نیست که این شرایط بحرانی و مرکز بحران مربوط به امرالی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. امرالی سیستمی بینالمللی است که درک و شناخت صحیح نسبت به آن مستلزم شناختی عمیق و صحیح از نظام سلطهی جهانی است. بانیان و مجریان این سیستم همان نیروها و قدرتهایی هستند که نمیخواهند خلق کرد در این جهان از زندگی آزاد و دموکراتیک برخوردار شوند. تمامی نیروهای مداخلهگر در خاورمیانه و آنهایی که در ارتباط و تعامل با ترکیه هستند، در سیستم امرالی دارای نقش و تاثیراند. اما آمریکا که از بیشترین سطح مداخله در خاورمیانه و همچنین روابط سیاسی و تجاری با ترکیه برخوردار است، باعث و بانی اصلی برقراری و استمرار سیستم امرالی است. در عینحال نباید از نقش و تأثیر کشورهایی همچون روسیه هم غافل ماند. رهبر آپو که با برخورداری از فلسفه و تفکری نیرومند و انسانی توانست که به سطحی قابل توجه از پیشرفت و مبارزات دست یابد، وی نهتنها تسلیم تمدن پنج هزار سالهی نظام جهانی نشد، بلکه نظام آلترناتیو آن را هم طرح و ارائه نمود. قدرتهای هژمونیک و سلطهگر جهانی که تحمل این مبارزه و پیشرفتها را نداشتند و آن را سدی در مقابل دستیابی به اهدافشان میدیدند، همان بنیانگذاران و مجریان این سیستم شکنجه و زندان هستند.
بنابراین مبارزه علیه سیستم حاکم بر امرالی، به معنای مبارزه علیه نظام سلطهی جهانی است. در این مقطع و برههی خاص، برای اولین بار فرصت و امکانی فراهم شده که خلقکرد، ترک و تمامی خلقها و شخصیتهای آزاداندیش و آزادیخواهی که خارج از این سیستم قرار گرفته و از قربانیان آن هستند، با اتحاد و انسجام به مبارزه در راستای پایان بخشیدن به آن اهتمام ورزند. بدون شک رهایی و آزادی کردها از بندگی و بردگی نظام سلطه، در گرو پیروی و عمل به آموزههای رهبری آپو و صیانت از آن است. همچنین، خلق ترک هم جهت رهایی و رسیدن به اعتلاء و استقلال، ناچار به پایان دادن به اشغال و مداخله در کشورشان هستند.
یکی از اهداف برقراری و تداوم نظام امرالی، سرکوب و مسکوت نمودن فریاد آزادیخواهی خلقکرد و سایر خلقهای تحت ستم است که در چارچوب این نظام سلطه و فشار جهانی جای نگرفتهاند. جهت پایان دادن به این نظام شکنجه، استعمار و استثمار و همچنین برساخت جامعهای دموکراتیک و آزاد، لازم است تمامی خلقهای محروم و تحت ستم، ازجمله خلق کرد و ترک بر اساس پارادایم جامعهی دموکراتیک و اکولوژیک مبتنی بر آزادی زن به مبارزه و نبرد ادامه دهند.