تحولات سیاسی در منطقه و به ویژه کردستان بسیار سریع و شتابزده است. با نگاهی به وضعیت سیاسی و اجتماعی در کردستان این واقعیت را خواهیم دید که مبارزات جنبش آزادیخواهی کردستان در هر بخش از آن همواره و در هر شرایطی ادامه داشته و این پویایی موجب ناخرسندی و خشم دولتهای استعمارگر کردستان قرار گرفته و حملات آن نیز طبعا تشدید مییابد. برای تحلیل وضعیت سیاسی و اجتماعی شرق کردستان و ایران، با سیامند معینی ریاست مشترک حزب حیات آزاد کردستان – پژاک در شماره ۹۳ نشریه آلترناتیو، گفتگویی انجام داده که به شرح ذیل است.
– ابعاد توطئهی ۱۵ فوریه هنوز هم به اشکال متفاوتی ادامه دارد. همانند ترافیک دیدارهای دیپلماتیک میان دولت ایران، ترکیه و عراق بر پایهی دشمنی با کردها و ترور سیاسی و سرکوب نمودن آکسیونهای مردمی در کردستان. از دیدگاه شما چه پلانهای پشت پردهای وجود دارد و آیا میتوان گفت توطئهای دیگر علیه جنبش آزادی کردستان و کردها در جریان است؟
توطئە ١٥ فوریە سرآغاز پروژەای گستردە بود برعلیە حرکت آزادیخواهی در کردستان. این توطئە از قبل طرحریزی شدە بود و با هماهنگی گلادیو و قسمی از دولتهای منطقەای بە اجرا درآمد و هدف آن بە زانو درآوردن نیروی انقلابی در این مرحلە زمانی حساس بود. پروژەی خاورمیانە بزرگ کە طراحی شدە و سعی در اجرای آن نیز شدە بود، با بە تروریست معرفی کردن پ.ک.ک و تغییر سیستم کولونیالیستی اروپا در خاورمیانە یعنی سیستم دولت ملتهای دست نشاندە، این پروژە در سطحی وسیع بە اجرا درآید. ١٥ فوریە ١٩٩٩ طرح دستگیری و تسلیم کردن رهبر آپو بە دولت فاشیست ترکیە بە اجرا درآمد، و این ادامە مرحلەای نو از این پروژەی استعماری بود. بەطور کلی میبینیم روزانە بە اشکال مختلف توطئەهای غیرانسانی در منطقە در جریان است. کشتار مردم بیدفاع از سوی نیروهای واپسگرا و دولتهای دیکتاتور لحظەای توقف ننمودە و همچنان جان انسانها را میگیرد.
جنگهای نیابتی و تقویت نیروهای واپسگرا در اولویت کار بودە، ولی دیدیم پس از مقاومت قهرمانانە کوبانی این پروژە با چالشی جدی روبرو گشت و سیاست در منطقە بە نسبت، گردشی بە چپ بە خود دید و روال دهە ٩٠ را نتوانست ادامە بدهد. اکنون قدرتهای جهانی باید بە خوبی بدانند کە کرد معاصر و سیاستگذاری آن، همان سیاست کلاسیک نیست و با توسل بە تجربە یک سدە تحت یوغ دیکتاتوری و روبرو شدن با آسیمیلاسیون، دیگر تحمل این نوع سیاستهای قدرتهای جهانی را نپذیرفته و خلق کرد و خلقهای آزادیخواه، با این سیاست مبارزە نمودە و گردن خود را از یوغ بردگی و سلطەی دیکتاتوری آزاد خواهند نمود، لذا خلقمان با توکل بە پارادایم آزادی بهسوی جهانی آزاد گام برخواهد داشت.
– دیدار خلوصی آکار وزیر دفاع و فرمانده کل ارتش دولت ترکیه با سران بغداد و اقلیم کردستان بازتاب گستردهای در میان کردستانیان داشت. به اعتقاد شما موضع حزب دموکرات کردستان عراق در تبانی و همکاری با دشمنان خلق کرد چه پیامدهایی خواهد داشت؟
این نوع دیدارها در طول صد سال اخیر مستمرا انجام پذیرفتە و هدف از این نوع دیدارها همخوانی و همکاری حاکمیتهای مسلط بر کردستان است.
در مورد اخیر دیدیم کە وزیر جنگ ترکیە خلوصی آکار از بغداد دیدار کرد و سعی در همگرایی حکومت عراق بر علیە پ.ک.ک نمود. بە عقیدەی من حکومت عراق در موقعیتی نیست کە خود را درگیر جنگی نظامی با حرکت آزادی کردستان نماید، لذا پاسخ دلخواه را تحویل مقامات ترکیە نخواهد داد، و این بدان معنا نیست کە مخالف دخالتهای نظامی ترکیە باشد، همچنان کە میبینیم بە کرات بمباران هواپیماهای ترکیە در داخل خاک عراق صورت میگیرد و هیچ واکنش جدی از سوی مقامات عراقی ندیدەایم. ولی بارزانی و حزب متبوعش با عملکرد و موقعیت تاریخی کە داشتە، و همچنین پایگاە طبقاتی و منافع اقتصادی این قشر خودفروختە و مرتجع، همکاری فعال را میتوان از آنها انتظار داشت، همچنان کە در طول تاریخ بیش از شصت سال اخیر عملکرد این عشیرە و حزب متبوعشان همواره در خدمت دیکتاتوران و تجاوزگران منطقە بودە است.
اکنون بیمحابا و بدون سرپوش گذاشتن بر خیانتهای خود علیە خلق کرد و حرکت آزادیخواهی، ابزاری در دست دولت ترکیە شدە و آشکارا همکاری با ترکیە را در دستور کار خود دارد، ولی من شک دارم کە جرات درگیری نظامی با جنبش آزادیخواهی را داشتە باشد، چون توان روبرو شدن نظامی را با حرکت آزادیخواهی ندارد، لذا انتظار میرود کە جاسوسی در خدمت ترکیە باشد ولی در عملیاتهای ترکیە علیە نیروهای آزادیخواە شرکت آشکار نکند.
–دولت ایران در دشمنی با کردها رویهای متفاوت در پیش گرفته است. دستگیریهای گسترده در کردستان بدون روند دادرسی عادلانه و اعدامهای روزانه بهویژه در بلوچستان و کردستان بازتابی جهانی داشته است. دلیل تشدید فشار و سرکوب دولتی بهویژه در کردستان چیست؟
فشار و دستگیریهای فلەای پیشینەای در تاریخچەی رژیم استبدادی ایران دارد، لذا این دستگیریهای اخیر برای خلقمان تازگی ندارد و تداوم همان سیاست بیش از چهل سال حاکمیت این نظام است.
بینش حاکمان ایران، بینشی شوونیستی است و خلقهای ساکن مرزهای امروز ایران را با دیدی امنیتی و اتنیکی نظارە میکنند و سیاستی سختگیرانەتر نسبت بە خلقهای ایران همانند بلوچ، عرب و کردها دارند. این سیاست شکافی خطرناک میان خلقها بهوجود میآورد کە در آیندە بستر اختلافاتی را آمادەسازی میکند. مشکلات خلقهای ایران مشترک است و این از بیعدالتی و نبود دموکراسی نشات میگیرد.
پیشتر هم شاهد حملەهای نهادهای امنیتی حاکم بر ایران بودەایم کە بهصورتی فلەای نهادهای مدنی و زیستمحیطی را هدف گرفتەاند و با این حملەها میخواهند جامعه را در حالت کیش نگە دارند و انفعال جامعە را با یورش بە فعالان مدنی و محیطزیستی هدف میگیرند و همزمان هدف دیگر ضربە زدن بە همبستگی جامعە است. این سیاست سرکوب نشانەی ضعف حاکمیت در برابر نیروهای مدنی و سازماندە است. بە نظر این تهدیدها میتواند آمادەسازی برای انتخابات سال آیندە هم باشد کە فعالین جامعە را زودهنگام زمینگیر نموده و پتانسیل این نیروها را مهار یا بە شکلی خنثی نماید.
– حکومت ایران از طریق رسانه سعی در سیاهنمایی، اهانت به خلقها و پاشیدن بذر بیاعتمادی و فاصله انداختن میان مردم و پژاک از سویی و تشدید جنگ ویژه و ایجاد سرخوردگی و ناامیدی مردم در شرق کردستان از سوی دیگر است. ارزیابی شما از این رویکرد چیست؟
امروزە رسانەهای اجتماعی همانند نیروی سوم کار میکنند و همگی بر نقش رسانەها بر شکلدهی اذهان و جهتدهی افکار عمومی آگاهند. حاکمان دیکتاتور همیشە سعی در کنترل کامل رسانەها دارند و نیرو و بودجە کلانی برای این امر اختصاص میدهند و حتی حکومت ایران در تلاش برای بە کنترل درآوردن رسانەهای فارسی زبان خارج از ایران بوده و افراد مجرب خود را برای این امر مامور نمودە و در مواردی موفق هم شدەاند.
حکومت ایران، اختلافافکنی میان مردم و تا حدی اهانت بە خلقهای مختلف ایران را در دستور کار رسانهای خود قرار دادەاند. در سالهای گذشته هم ما شاهد سیاەنمایی و دروغپردازی در مورد پژاک بودەایم و این هم با هدف بهوجود آوردن شکاف بین مردم و پژاک بودە کە میبینیم در این امر با شکست مواجه گشته و تبلیغات و سیاەنماییهای ایران علیە پژاک نتوانستە چهرەی پژاک را وارونە نشان بدهد. همچنان کە در تاریخ تحریف مبارزات نیروهایی برعلیە ستم و زورگویی حاکمان بودەایم، همانند مزدکیان، خرمدینان کە علیە مامونیان بە پاخواستە ولی حاکمان عباسی سعی در وارونە نشان دادن مبارزات حقطلبانە آنها و تاریخ مبارزات آنها بودەاند. در همین مورد، فیلمها و مستندهای مختلف، شایعەهای نادرست و سناریوهای متعدد ضد پژاک از طرف نهادهای اطلاعاتی پخش شدە و حتی سعی بر کنترل رسانەهای فارسی زبان خارج از کشور داشتەاند کە بە پژاک میدان دادە نشود کە از طریق این رسانەها نظرات و افکار سیاسی خود را برای مردم ایران از زبان خود پژاک شنیدە شود. نهادهای امنیتی همیشە سعی داشتەاند پژاک را حزبی مسلح و خشن نشان دهند و با این هدف در تلاش برای تقلیل دادن پژاک که در اصل حزبی سیاسی و بر مبنای برقراری عدالت و برابری و اکولوژی با پارادایم آزادی بنا نهادە شدە و برای خودمدیریتی جامعە و دمکراسی رادیکال مبارزە میکند، هستند.
–شرایط ایران نسبت به فساد نظامند و سرکوب شدید مردم در کنار بحرانهای اقتصادی و اجتماعی از سویی و فقدان مشروعیت و مقبولیت میان مردم به مرحلهی بحرانی رسیده است. از دیدگاه شما میتوان گفت ماشین سرکوب دولتی دچار استهلاک گشته و زمینههای یک انقلاب اجتماعی در ایران فراهم گشته است؟
البتە کە سیستم حاکم بر ایران بر اساس سیستمی الیگارشیک، مافیایی و رانتی ادارە میشود، و این خود دلیلی اساسی است برای فساد در کلیت نظام و این وضعیت بە کلی جامعە را هم دربرگرفتە است. شرایط بهوجود آمدە محصول بیلیاقتی و بیکفایتی مدیریت کلان است. بحران اقتصادی و سیاسی و فساد در جامعە بە کلی نظام را دربرگرفتە و جامعە بە مرحلە انفجار رسیدە و نظام مشروعیت خود را بە کلی از دست دادە است. اکنون مشاهده میکنیم کە دست طیفهای حاکمیت چە اصلاحطلبها و چە گروەهای دیگر رو شدە و همان کسانی کە پایەهای اصلی حاکمیت دیکتاتوری بودند، خود با ناملایمات طیف دیگر روبهرو شده و از دایرهی حاکمیت بە دور انداختە شدە و تصفیە میشوند. بە شکلی ماشین سرکوب حاکمیت بەمرور دچار استهلاک شدە و بە همان شکل هستەی حاکمیت بە دلایل مختلف مشروعیت وجودی خود را در میان پیروان خود از دست دادە است.
البتە کە در این شرایط یک انقلاب اجتماعی میتواند سیستم دیکتاتوری را سرنگون کند، اما یک انقلاب هدفمند و کارا نیاز بە پیشرو انقلابی و سازماندە دارد کە این محوریت هنوز بوجود نیامدە، ولی بە عقیدەی من بە دلیل اوضاع نابسامان و فساد حاکمیت و رکود مشروعیت رهبری حاکمان ایران، بە مرور مردم راە مبارزە آزادیخواهی را در پیش خواهند گرفت و بساط ظلم و ستم را برخواهند چید.
–در ماههای اخیر و با روی کار آمدن بایدن، سران حکومت ایران به بازگشت آمریکا به برجام دلخوش کردهاند. آیا بازگشت به برجام و مذاکره با آمریکا سودی برای مردم ایران خواهد داشت و از بار مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم کاسته خواهد شد؟
مشکل اصلی مردم ایران نە آمریکاست و نە تحریمهای اقتصادی، بلکە خود حاکمیت دیکتاتور ایران است. بر فرض این کە آمریکا دوبارە بە برجام بازگردد باز هم مشکل مردم بر سر جای خود باقی خواهد ماند، در نبود دموکراسی، دیکتاتوری میدان میگیرد و در فضایی با بستر دیکتاتوری طبیعی است کە آزادی معنای خود را از دست خواهد داد. همچنان کە قبلا نیز اشارە شد بخش بزرگ مشکلات اقتصادی ایران ناشی از بیلیاقتی مدیریت کلان کشوری است، بازگشت آمریکا بە برجام مشکل دیکتاتوری و نالایق بودن سران رانتخوار و مدیریت را حل نخواهد کرد و تنها عمر ننگین این حکومت را چند صباحی طولانیتر خواهد نمود.
بە نظر من ترازوی طرفین بە نفع ایران نیست و ایران در شرایطی نیست کە بتواند خواستههای خود را بە آمریکا تحمیل کند، بالعکس آمریکا دست بالایی در مذاکرات خواهد داشت و ایران را در برخی از مسائل مجبور بە عقبنشینی خواهد کرد و این روند دیگر برای سردمداران حکومت، شرایطی سازگار فراهم نخواهد کرد کە بتوانند همانند گذشتە ماشین سرکوب خود را فعال نگە دارند و با عکسالعمل تودەهای مردم روبرو خواهد شد.
–یکسال از ششمین کنگرهی حزب حیات آزاد کردستان، پژاک میگذرد. در این کنگره بیش از همه بر اتحاد خلقها و ایجاد یک جبههی مبارزاتی دموکراتیک مردمی در ایران تاکید نموده بودید. با توجه به شرایط حساس کنونی، پژاک تا چه حدی به این هدف استراتژیک خود دست یافته است؟
حقیقت امر این است کە با شیوع ویروس کوویدـ١٩ چند پروژەیس ما دچار خلل گردیدند و ما نتوانستیم مطابق برنامەریزی و پلان، کارها را با روال عادی ادامە دهیم. پیشزمینەهای کاری بە حالت خود باقی است و با عادی شدن شرایط میتوانیم ادامە دهیم. پروژەی اتحاد خلقهای ایران پروژەای استراتژیک و بلندمدت است و نبایست ارادەگرایانە بدان نگریست. رئالیتەی سیاسی و اجتماعی را بایست بهخوبی مورد تحلیل قرار داد و بر اساس همان رئالیتە، پروژەها را سازماندهی نمود، جز این دچار ذهنیگرایی خواهیم شد. با توجە بە شرایط، ما با برخی احزاب و سازمانهای خلقهای بلوچ، عرب و آذری تماس داشتە و در آیندە نیز سعی در ادامە این ارتباطات خواهیم نمود و برای پروژەهای مشترک در زمان مناسب اقدام بە عمل خواهیم کرد.
–با نظری بر شرایط ایران و کردستان پیداست حملات همهجانبهای علیه کردها و جنبشهای آزادیخواهی در هر بخش کردستان در جریان است و با توجه به نزدیک شدن به روزهای پایانی سال، پژاک چه برنامه و پروژهای برای سال آینده در راستای دموکراتیزاسیون ایران و کردستانی آزاد دارد؟
این یک حقیقت است کە دشمن آزادی در منطقە قدرتمند و دارای پتانسیل زیادی است و کوچکترین نوای آزادی را در اولین فرصت خفە میکند. ولی این را هم بدانیم کە جنبش آزادیخواهی کردستان دگردیسی نمودە و قالب عشیرتی و مبارزە و تشکل شکلی دوران جنگ سرد را سپری نمودە و بر اساس رئالیتەی سیاسی و بینشی نوین کە برگرفتە از پارادایم آزادی است، مبارزە میکند.
از سوی دیگر سیاست کولونیالیسم اروپایی و سایکس-پیکو کمرنگ شدە و سیاست پیشین دیگر نمیتواند پاسخگوی خواستههای کاپیتالیسم باشد، لذا در برخی موارد میبینیم کە سیاست قدرتهای جهانی درگیر در مسائل منطقەای دیگر همان سیاست و برخورد کلیشەای سدەهای پیشین نیست و دولتهای حاکم بر کردستان با همان نیرو و قدرت سرکوب از پشتیبانی جهانی برخوردار نمیباشد.
بە عقیدە من این فرصتی تاریخی میباشد کە حرکت آزادیخواهی در کردستان و منطقە میتواند بە روشنی ببیند، و با سازماندهی کردن و تهییج نیروی انقلابی و همکاری با نیروهای آزادیخواە منطقەای همیاری و دیکتاتوری زمامداران را مجبور بە عقبنشینی نموده و همزمان بر نیروی دیپلماتیک خلقی خود افزودە و بستری برای گسترش پارادایم آزادی فراهم نماید.
در مورد پروژەهای میدانی سعی خواهیم کرد مواردی را کە در دوران ویروس کرونا دچار خلل گردیدە بودند، ادامە دهیم و همچنان کە میدانیم در سال آیندە و در ٢٨ خرداد ١٤٠٠ انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد و سناریوی شکلدهی این انتخابات با موازین و شیوەهای قبلی نمیتواند جوابگوی حاکمان ایران باشد و مردم، دیگر با ترفندهای آخوندها و نیروهای امنیتی آشنایی دارند و بە نظر من درصد خیلی کمی از مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد و این فرصتی را برای مردم فراهم خواهد نمود کە بگویند ما دیگر تحمل ظلم و ستم دیکتاتوری را نخواهیم کرد و با همە توان بە مبارزە با دیکتاتوران برآیند و بساط ظلم و ستم را برای همیشە برچینند.