داود ورزقان
یکی از بخشهای جداییناپذیر از پیکر نظام طبقاتی، زندان و زندانی میباشد. کارکرد این نظام چنان است که زندانها همواره مملو بوده است از زندانیان “بزهکار” و مخالفین عقیدتی و سیاسی طبقه حاکم استثمارگر. از آنجا که دزدی و چپاول حاصل رنج تودهها و بهدنبال آن فریب و سرکوب اعتراض آنها یکی از عملکردهای ایدئولوژیک و “قانونی” طبقه حاکم میباشد، لذا به سادگی میتوان انتظار داشت که اخلاق جامعه آلوده به دزدی، فریب و خشونت و….باشد. دامنهی این مسائل در رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ایران (از این پس رژیم ج.ا.) که اسلام شیعی را بهعنوان یکی از ابزارهای کارا و مفید برای ادامه غارت و جنایت خود بهکار میگیرد، بسیار وسیعتر از نظام طبقاتی سکولار میباشد. اصولا نگاه رژیم ج.ا. به زندانیان “بزهکار و مخالفین سیاسی و عقیدتی، فاشیسم دینی است که منجر به کاربست خشنترین اعمال شکنجه بر روی زندانیان میشود. روزی نیست که در پلیس آگاهی رژیم، افراد دستگیر شده مورد ضربوشتم فیزیکی و روانی، توهین و فحاشی قرار نگیرند که بهطور معمول سالانه نیز تعدادی جان خود را از دست میدهند. به گزارش سازمانهای حقوق بشری ههنگاو روز شنبه ۲۴ خرداد ماه سال ۱۳۹۹، ماموران اداره آگاهی شهرستان سقز یک زندانی به نام سیدکمال حسینی، ۳۴ ساله را با ضربوشتم شدید به قتل رساندند. این تنها یک نمونه از جنایاتی است که هر روزه در زندانهای رژیم روی میدهد.. (۱)
بدن زندانی چه نسبتی با لخت و آویزان شدن و مورد ضربوشتم قرار گرفتن توسط لوله آهنی آب دارد؟! یکی دیگر از موارد جنایات رژیم ج.ا. تخلیه بدن اجساد جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸ توسط شکنجهگران رژیم میباشد. (۲)
بیشرفهای حاکم در تهران به رهبری علی خامنهای جلاد همه چیز را فقط و فقط از زاویه منافع و تحکیم حاکمیت خود مینگرد. وقتی شعار و سیاست این رژیم
النصر و بالرعب” و یا ” نصرت و بالرعب” بر علیه کارگران، ملتها و خلقهای تحت ستم ملی، زنان، جوانان عاصی از شرایط موجود و مبارزین انقلابی میباشد، رژیمی که در دههی شصت و در تابستان ۱۳۶۷، هزاران زندانی سیاسی و اسیر را در دادگاههای چند دقیقهای توسط “هیئت مرگ” متشکل از ابراهیم رئیسی، مصطفی پورمحمدی، مرتضی اشراقی، حسینعلی نیری و اسماعیل شوشتری، به مرگ محکوم کرده و آنها را قتلعام کرد، رژیمی که قاضی جلاد آن یعنی همان صادق خلخالی پلید، بدون حتی هیچ دادگاهی تشریفاتی، دستور تیرباران صدها مبارز، زندانی سیاسی و اسیر را در شرق کردستان و دیگر مناطق صادر کرد، دیگر انتظار پایبندی آمرین و عاملین درشت و ریز این رژیم به رعایت موازین حقوق بشر و حقوق زندانیان بخصوص زندانی سیاسی، اگر قصد فریب تودهها نباشد، خوشباوری و سادهاندیشی است. قرار گرفتن مصطفی پورمحمدی در مقام وزیر دادگستری روحانی و یا کاندید شدن ابراهیم رئیسی در “انتخابات” نمایشی ریاست جمهوری، هیچ معنایی جز توهین آشکار به بشریت و صحیح دانستن قتلعامهای دههی شصت از سوی رژیم را نمیتوان انتظار داشت. نیروهای وحشی و فاشیست رژیم ج.ا.، اعتراضات مسالمتآمیز معترضین به گرانی سوخت را در آبان ۹۸ حتی با استفاده از دوشکا در نیزارهای ماهشهر به خاک و خون کشاندند. در زندانهای رژیم ج.ا. بیش از ۱۰ هزار نفر بهدلیل اعتراضات مسالمتآمیز در آبان ۹۸ به زندانهای طویلالمدت محکوم شدهاند.
زینب جلالیان زندانی سیاسی کرد، که بیش از ۱۳ سال است در زندان ج.ا. بسر میبرد، بهخاطر فعالیتهای مدنی و حمایت از حزب “حیات آزاد کردستان” پژاک، به حبس ابد محکوم شده است. رژیم تمامی حقوق ابتدایی یک زندانی را در مورد زینب پایمال میکند که از جمله عدم برخورداری از کوچکترین حق مرخصی علیرغم ابتلا به بیماری کرونا و چهار بار انتقال و تبعید او از زندان قرچک ورامین به زندان کرمان، کرماشان و سپس زندان یزد طی شش ماه میباشد.
در سایت «هیومن رایتس کردستان» آمده است زینب جلالیان در سیزدهمین سال حبس خود در زندان خوی که نزدیکترین زندان به محل سکونت خانوادهاش در ماکو است امسال بهطور ناگهانی و بدون ارائهی هیچ حکم و دلیلی توسط ماموران امنیتی ابتدا به زندان قرچک منتقل شد و پس از دو ماه در حالی که به کووید-۱۹ مبتلا و با درخواست بازگشت به زندان خوی در اعتصاب غذا بهسر میبرد، مجددا بهشکلی مشابه به زندان کرمان انتقال یافت و برای مدتی نیز در سلول انفرادی نگاه داشته شد. این زندانی سیاسی کرد مجددا در تاریخ یکم مهر توسط ماموران امنیتی از زندان کرمان خارج و پس از دور روز مشخص شد که به زندان کرماشان منتقل شده است. در این سایت همچنین آمده است: « پیشتر نیز پس از انتقال زینب» به زندان کرماشان، یک منبع آگاه به شبکهی حقوق بشر کردستان گفته بود: جلالیان از زندان کرمان بهدلیل بستن دستبند و پابند به این زندانی سیاسی و کشیدن او روی زمین توسط ماموران امنیتی در حال انتقال به زندان، مچ دست و پای وی به شدت مصدوم شده و همچنان نشانههای زخم و کبودی روی دست و پای او مشهود است.(۳)
رژیم با انتقال زینب جلالیان به زندانهای مختلف میکوشد او را مجبور به اعترافات اجباری تلویزیونی در محکوم کردن اعمال و اندیشههای خود نماید که در واقع مغایر با ابتداییترین حقوق حتی یک اسیر جنگی است. (۴)
اعترافگیری اجباری از زینب جلالیان بهعنوان فعال مدنی کرد، اسماعیل بخشی و سپییده قلیان بهعنوان فعالین کارگری و اجتماعی، و صدها زندانی سیاسی دیگر، ادامه سیاستهای دههی شصت همین رژیم مستبد و فاشیست میباشد. (۵)
مصباح یزدی بهطور صریح از تجاوز به زندانی توسط عوامل زندان دفاع میکند (۶)، چرا که فراموش نکنیم این همان رژیم داعش شیعی است که در دههی شصت، زندانیان سیاسی زن باکره را قبل از اعدام مورد تجاوز جنسی قرار میدادند و روز پس از اعدام، یکی از آنها همچون بازجو با یک شاخه نبات و یک عدد قرآن به منزل والدین اعدامی رفته و خود را به عنوان همسر دختر آنها معرفی میکند. (۷)
لازم به یاد آوری است که در آبان ماه ۹۸ سرانجام شش فعال محیطزیستی پس از ۲۲ ماه بازداشت موقت، جمعا به ۴۸ سال حبس در زندان توسط رژیم بیدادگر ج.ا. محکوم شدند. (۷)
روز دوشنبه ۲۴ آذر ۹۹، سکینه پروانه زندانی سیاسی کرد در حالی از زندان محل سکونت خانوادهاش قوچان به زندان مشهد منتقل شده که از زمان بازداشت تاکنون بهدلیل فشارهای سازمان اطلاعات سپاه از حق ملاقات با خانواده محروم بوده است. سکینه پروانه در ماه گذشته بعد از اطلاع از احتمال تبعیدش به زندان اصفهان به مدت ۲۰ روز اقدام به اعتصاب غذا کرده و لبهای خود را دوخته و در همین حال مورد ضربوشتم مزدوران سرکوبگر رژیم در زندان قرار گرفت. (۹)
رژیم جنایتکار و فاشیست حکومت ایران با کاربست اینگونه سیاستها اعلام میکنند که حتی هر گونه مخالفت و اعتراض مدنی را نیز تحمل نخواهند کرد. به جرات میتوانم بگویم که اگر این رژیم همچون دههی شصت در رابطه با ادامه حیات ننگین خود، از جانب تودهها احساس خطر کند، بدون هیچ شک و تردیدی، دهها هزار انسان معترض را قتلعام خواهد کرد و در این مورد هیچ باکی از خود نشان نخواهد داد، چرا که با پیگیری این سیاست ضدبشری در دههی شصت، توانسته بیش از ۳ دهه قدرت خود را حفظ کند.
در اوایل آذر ماه ۱۳۹۹، معاونت حقوقی قوهی قضائیه رژیم با ارسال بخشنامهای با عنوان “اداره کل نظارت بر وکلا” به “دادگستریهای” ایران، تصمیم گرفته بر اساس آن نظارتهایی همچون “رعایت موازین اسلامی، التزام به ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی، رعایت حجاب … در محیط دادگاهها و فضای مجازی” صورت گیرد. (۱۰)
فقط رژیمهای فاشیستی از نوع رژیم حاکم در تهران این ظرفیت را دارند که وکلایی را که بهخاطر دفاع از موکل خود و در چارچوب همان قانونی که این رژیمها وضع کردهاند، دستگیر، شکنجه و چه بسا اعدام کنند. دستگیری و زندانی وکلایی همچون ناصر زرافشان، نسرین ستوده و محمد نجفی تنها گوشهای از صحنه بهاصطلاح داد و دادگستری در ایران است.
در رابطه با وضعیت زندانها در ایران، آمار نهاد “مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران” را از ۱۸ مهر ماه ۱۳۹۸ تا ۱۷ مهر ماه ۱۳۹۹، که توسط خبرگزاری هرانا منتشر شده، بدون هیچ کم و کاستی در زیر آورده شده است.. (۱۱)
“خبرگزاری هرانا – به کوشش نهاد آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، به روال هر ساله همزمان با ۱۰ اکتبر، روز جهانی مبارزه علیه مجازات اعدام گزارش یک سال گذشته در این حوزه به هدف جلب توجه افکار عمومی نسبت به وضعیت هزاران نفری که اکنون در انتظار اجرای حکم اعدام خود هستند تهیه و منتشر میشود، در گزارش پیش رو اشاره شده است؛ در بازه زمانی۱۰ اکتبر ۲۰۱۹ تا ۸ اکتبر ۲۰۲۰، حداقل ۲۵۶ نفر در نقاط مختلف ایران به شیوه حلقآویز اعدام شدند که این رقم در مقایسه با زمان مشابه در سال گذشته، حدود ۲ درصد افزایش داشته است, صدور و اجرای حکم اعدام شهروندان در ایران، در حالی رخ میدهد که بسیاری از متهمان از دسترسی به یک روند عادلانه دادرسی محروماند و همچنین به دلیل عدم اجازه فعالیت گروههای مستقل مدافع حقوق بشر در ایران گزارش رو پیش از آنکه نشاندهندهی شمار بینقص اعدامها در ایران باشد بازتاب دهندهی ظرفیت دیدهبانی جامعه مدنی نسبت به این مقوله است.
از ۱۰ اکتبر ۲۰۱۹ تا ۸ اکتبر ۲۰۲۰ تعداد ۲۶۴ گزارش از سوی نهاد آمار و نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در رابطه با اعدام به ثبت رسیده است؛ بر اساس این آمار طی تاریخ مذکور ۹۶ نفر به اعدام محکوم شدهاند که حداقل جنسیت سه تن از این تعداد زن بوده است، همچنین سن یک تن از محکومان در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال گزارش شده است، به علاوه اجرای حکم اعدام ۲۵۶ نفر است که از این تعداد ۲ نفر در ملاءعام اعدام شدند. از میان قربانیانی که هویتشان احراز شده، جنسیت ۱۵ تن از اعدامشدگان زن بوده و همینطور سن ۲ تن از اعدامشدگان در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال بوده است.
اجرای حکم اعدام در مدت زمان مورد بررسی نسبت به مدت مشابه در سال قبل دست کم با ۲٪ افزایش و صدور احکام اعدام نیز با ۱۶٪ کاهش همراه بوده است، تعداد اعدامها در ملاءعام ٪۷۸ نسبت به دوره مشابه قبل کاهش داشته و اعدام زنان نیز ٪۱۲ رشد را نشان میدهد. بر اساس اطلاعات گردآوری شده، ٪۸۰,۰۸ اعدام شدگان به اتهام قتل و ٪۷.۴۲ به اتهام جرایم مربوط به مواد مخدر در ایران اعدام شدند، همچنین ٪۵,۰۸ به اتهام جرایم جنسی، ٪۳.۱۳ به اتهامات امنیتی و افساد فی الارض، ۰,۳۹٪ به اتهام شرب خمر، ۲,۳۴٪ محاربه و ۱,۵۶٪ با اتهامات نامعلوم را دربرمیگیرد.
در نمودار زیر دایرهای زیر اجرای حکم اعدام در استانهای مختلف کشور مورد بررسی قرار گرفته که بر این اساس استان البرز با سه زندان پرجمعیت و مهم کشور با ۱۶٪ در صدر و استان خراسان رضوی ۱۱٪ و استان آذربایجانغربی ۹٪ در ردهی دوم و سوم قرار دارند.
در نمودار زیر که رابــطه مستقیمی بـــا اعدام مخفیانه زندانیان دارد، اعدامهایی که از سوی منابع مستقل و حقوق بشری گزارش شده است، مورد بررسی قرار گرفته که بر اساس نمودار زیر ۷۷٪ اعدامشدگان بهصورت مخفیانه یا بدون اعلام در رسانههای جمعی اعدام شدهاند“.
مادام که رژیم جنایتکار ایران به حیات ننگین خود ادامه دهد، بدون تردید هستی هزاران انسان در زندانهای این رژیم نابود خواهد شد و سر صدها نفر هر ساله بالای دار خواهد رفت. این یک رژیم، هیولایی است که بدون سرکوب و کشتار قادر نیست حتی برای یک لحظه هم در قدرت باشد. ادامه حیات ننگین و خونبار رژیم قرون وسطایی و جنایتکار ایران، رژیم دین و سرمایه، حتی برای یک ثانیه هم برای بشریت فاجعهبار است. این رژیم پس از تسخیر قدرت سیاسی، با بکارگیری سرکوب، دستگیری، شکنجه و اعدام بهعنوان یک سیاست همیشگی، سرخوردگی، یاس و ناامیدی در اذهان کارگران و دیگر اقشار خلق را هدف خود قرار داده است.
باید از زندانیان سیاسی و مدنی بهعنوان اسرای زندانی صیانت به عمل آوریم. فکر اینکه عزیزانمان، خواهران و برادرانمان، حتی یک ثانیه اسیر این جنایتکاران هستند، بایستی ما را به شرم وادارد، تا به خشم آییم و با اتحاد انقلابی خود همچون سیلی خروشان و با بهکارگیری قهر انقلابی، درهای زندانها را بشکنیم و اسرایمان را آزاد کنیم.
لذا برای رهایی از این هیولا و رهایی از زندان، شکنجه و اعدام، بایستی به موازات مبارزات اقشار خلق بهشکل تظاهرات در سطح خیابانها و اعتصابات کارخانهها و ادارات و…. که بایستی توسط کمیتههای مخفی مقاومت و کمیتههای مخفی کارخانه و محلات و….سازماندهی شوند. بدون تردید همبستگی کارگران جهان با مبارزات کارگران و دیگر اقشار خلق در ایران، فشارهای بینالمللی و تحریم سیاسی رژیم میتواند به تضعیف رژیم دین و سرمایه ایران بیانجامد، اما در نهایت فقط و فقط با بهکارگیری قهر انقلابی، انقلاب مسلحانه و ستاد فرماندهی حزب کمونیست انقلابی و در اتحاد با دیگر نیروهای دمکراتیک و مبارز قادر خواهیم بود مراکز ستم و سرکوب رژیم را تسخیر کرده و شهرها را آزاد کنیم. در غیر این صورت، بنا به بیش از ۴۱ سال تجربه اعتراض و مخالفت با این جنایتکاران، محال است که تودههای ستمکش قادر باشند رژیم ج.ا. را حتی نیم میلیمتر به عقب برانند.
در هیچ کجای تاریخ سراغ نداریم که ستمکشان قادر بودهاند با اعتراضات مسالمتآمیز، ستمگران جنایتکار، غارتگر را از اریکهی قدرت به زیر بکشند. لذا آماده ساختن کارگران و جوانان انقلابی و پرورش آنها جهت مسلح شدن به تفنگ، تحزبیابی مخفی و انقلابی و پرورش یافتن به ایدئولوژی مارکسیسم- لنینیسم رزمنده و انقلابی، یکی از پیششرطهای مهم سرنگونی انقلابی رژیم دین و سرمایه جمهوری اسلامی ایران می باشد.
(۱)https://irankargar.com/قتل-یک-زندانی-در-اداره-آگاهی-سقز-و-تحویل
(۲)https://irankargar.com/ اعتراضات-رسوایی-تخلیه-بدن-اجساد-جوانان
(۳)http://kurdistanhumanrights.org/fa/?p=14669
(۴)http://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/65183/
(۵) tvazadi.com/پخش–اعترافات–اسماعیل–بخشی–و–سپیده–قل
(۶)https://www.youtube.com/watch?v=TXK-wgN7srY
(۷)https://iranglobal.info/node/34558
(۸)https://javanehha.com/2019/11/21/صدور–احکام–سنگین–علیه–فعالان–محیط–زیست/
(۹)https://javanehha.com/2020/12/15/انتقال-زندانی-سیاسی-سکینه-پروانه-به
(۱۰)https://ir.voanews.com/persiannewsiran/iran-human-rights-261
(۱۱)https://www.hra-news.org/periodical/a-84/