کردها در خاورمیانە از فاکتور (بودن) بە بازیگری فعال تبدیل و از لحاظ سیاسی تا حدی نسبی به بلوغ رسیده‌اند و به مبارزات دموکراتیک و حق‌طلبانه‌ی خود اصرار می‌ورزند. پژاک تا کنون به نقش پیشاهنگ مبارزات آزادیخواهی و دموکراسی خواهی استمرار بخشیده است. برگزاری ششمین کنگره‌ی پژاک در بحبوحه‌ی جنگ جهانی سوم فرصتی فراهم آورد. پژاک بار دیگر سیاست‌های خود را بازبینی و بر اساس وضعیت منطقه تصمیمات مهمی در رابطه با عملکرد خود اتخاذ نماید. آلترناتیو شماره ۸۵ در این چارچوب با سیامند معینی ر‌ئیس مشترک پژاک گفتگویی اختصاصی ترتیب داده که به شرح ذیل است.

 ١. ششمین کنگرە پژاک در بحبوبەی شدت یافتن جنگ جهانی سوم در خاورمیانە برگزار گردید. با توجە بە نقش تعیین کنندەی کردها در موازنات سیاسی منطقە، از دیدگاه شما اهمیت برگزاری چنین کنگرەای چیست؟

برگزاری ششمین کنگرە پژاک در شرایط حاد و بحرانی منطقە برگزار شد و این کنگره در نهایت موفقیت گشت با بحث‌های آموزندە و همزمان بررسی عملکرد سە سالە‌ی خود بە پایان برسد. طبیعی است کە هر حزب بر اساس روال عادی سازمانی خود و در محدودە‌ی زمانی مشخص، کنگرە و کنفرانس‌های خود را برگزار نماید و بر اساس مفاد توافق در کنگرە امور خود را اجرایی و برنامه‌ی مبارزاتی چند سال پیش‌رو را تعیین می‌نمایند.

کردها در خاورمیانە از فاکتور “بودن” بە بازیگری فعال تبدیل و از لحاظ سیاسی تا حدی نسبی بە بلوغ رسیدەاند و خواسته‌های دموکراتیک را بر اساس موازین حقوق انسانی پیشبرد داده و همزمان بە پایەی اساسی دموکراسی در منطقە تبدیل شدەاند. بر این اساس ما این مرحلە را حساس و حیاتی دانسته و بە مبارزات دموکراتیک و حق‌طلبانە‌ی خود اصرار می‌ورزیم، پژاک نقش پیشاهنگ مبارزات آزادی‌خواهی و دموکراسی‌خواهی را استمرار خواهد بخشید و با تمامی نیروهای دموکراتیک، خواهان مبارزە‌ی مشترک علیە ظلم و دیکتاتوری است و در راستای کسب آزادی فداکاری خواهد نمود  .

٢. گفتمان پژاک مبارزە و تلاش برای تحقق و آفرینش هویت ارادەمند سیاسی و اجتماعی در شرق کردستان است. در مدت پانزدە سال از آغاز مبارزات، پژاک تا چە سطحی بە این هدف خود نائل گشتە است؟

مبارزە برای آفرینش و تحقق هویت ارادەمند در جامعەای به‌شدت دیکتاتور و بستە، آسان نخواهد بود. مبارزات دموکراتیک پروسەای درازمدت است کە همزمان با عقب‌ماندگی و بینش بیمارگونە حاکمیت و قشری از جامعە روبرو است. مبارزە در این شرایط بسیار سخت و دشوار است، اما پژاک با راهکارهای متفاوت سعی در بسترسازی برای ارادەمند نمودن و هویت‌یابی خلق در شرق کردستان دارد و تا حدودی پیشرفت‌هایی داشتە‌، در بسیاری از رویدادهای ناگوار طبیعی که در چند سال اخیر در کردستان روی داده، شاهد ارادە خلق و سازماندهی خلقی بودەایم کە عملا این ادعا را بە اثبات می‌رساند.

٣. محوریت سیاست‌ورزی پژاک بر اساس دموکراتیزە نمودن ایران و شرق کردستان است. با توجە بە تشدید سیاست‌های سرکوبگرانەی دولت ایران و اصرار ورزیدن بر سیاست‌های مرکزگرایی، در مقطع کنونی چنین هدفی تا  چە حدی می‌تواند تحقق یابد؟

پژاک با ارادەای پولادین همە موانع پیش‌روی مبارزات دموکراتیک را از میان برخواهد داشت، می‌دانیم کە شرایط منطقە در حال دگردیسی بوده و این فرصت، امکان بە کرسی نشاندن خواستەهای مختلف دموکراتیک را در این مقطع آسانتر خواهد نمود. حضور مردم در امور سیاسی، اجتماعی و کلیەی امور جامعە، امری‌ست کە بە پیشبرد و دموکراتیزە نمودن جامعە سرعت می‌بخشد، لذا مهم است کە جامعە به‌سوی مدیریتی خلقی پیش رود و زمینە آمادە کردن و ذهنیت‌سازی برای دوران گذار اهمیت خاصی دارد. با سیاست سرکوبگرانە و مرکزگرای حاکمان ایران و قوانین دست‌وپاگیر سیستم امکان هیچ‌گونە فعالیت دموکراتیک در این کشور وجود ندارد و هرگونە فعالیت با خشونت وحشیانەتری سرکوب می‌شود، با این اوضاع نیروهای انقلابی بایستی هرچە بیشتر اوضاع را درک و لمس نمودە و همگرایی مبارزاتی در سطح ایران و شرق کوردستان را در اولویت مبارزات خود قرار دهند.

٤. حل مسئلە کرد در ایران و دموکراتیزە نمودن آن رابطە مستقیم و تنگاتنگی با یکدیگر دارند. چرا موضوع دموکراسی و آزادی در ایران از رهگذر حل مسئلە کرد است؟

مسئلە‌ی کرد در ایران، مسئلە هویت سیاسی است و در جامعەای با ضعف ذهنیت و مکانیزم دموکراتیک و سکولار و با لایەهای شوونیسم و مرکزگرایی در مراحلی می‌تواند با مشکلاتی روبرو شود و در ادامە روند سیاسی، حاکمیت‌طلبان، ذهنیت دولت- ملت را با خود یدک بکشند. تلاش برای برساختن هویت‌های “شهروندان” در مرحلە اولیە یکی از وظایف مهم سیاست‌های دموکراتیک است، هر چند دیدگاه‌های متفاوتی از شهروندی وجود دارد کە در منازعە و مناقشات خیلی از مسائل حیاتی در معرض مخاطرە قرار می‌گیرد لیکن در جامعەی پسادیکتاتوری و مرحلە گذار بە جامعەای دموکراتیک، مستلزم شرایط و مکانیزم‌های مختلفی است کە بایست در موقع مناسب مورد توجە واقع شود. پروژە دموکراتیزە کردن جامعە مستلزم خلق زنجیرەی هم‌ارزی میان مبارزات دموکراتیک و خلق هویت سیاسی مشترک میان سوژەهای دموکراتیک است. مسئلە هویت و ارادە خلق‌های ایران برای بخشی از ناسیونالیست‌های آغشتە بە افکار عظمت‌طلبی شونیستی ایرانی مرکزگرا، درک نشدنی است و بە دلیل کوری نسبت بە روابط قدرت از درک آن عاجزند و برای روند دموکراتیزاسیون و همزیستی سالم و برابر، مانعی جدی در آیندە نیز محسوب خواهند شد.

ذهنیت حاکمیت ایران آمیختە بە شوونیسم است و از درک دموکراسی و  ارائه‌ی راەحلی برای چارەجویی معضلات دموکراتیک در پیش روی خود عاجز است. دموکراسی علیه الیگارشی مسئلەای است کە قدرت حتی قادر بە شنیدنش نیست، جنبش خلق کرد توانایی خود را از مطالبەی دموکراتیک خلق می‌گیرد. سیاست شهروندگرا، رفراندوم را چون سپردن قدرت بە هر کس و ناکسی می‌داند، یعنی بە همگان بە گونەای برابر.

در مقطعی حکومت‌های ایران و در ادامە آن دولت روحانی با بکارگیری الفاظ و واژگانی همچون دموکراسی، شهروندی، حقوق و مساوات بە دموکراسی فرمانروایی کمک کردە و تحت عنوان دموکراسی پایەهای حکومتی توتالیتر و دیکتاتور را مستحکم نموده و سعی کرده استهلاک و تزلزل سیستم را برای مقطعی مخفی نگە دارند و افکار عمومی را با مصادرەی واژەی دموکراسی برای توصیف حکومت نمایندگی فریب دهند. کلیت ذهنیت عظمت‌طلبی شوونیسم ایرانی و بە اصطلاح الیت جامعە، بە شکلی امنیتی بە هویت‌های مختلف ایران می‌نگرد و برای تقدیس مرزهای قراردادی از هرگونه پایمالی ارزش‌های دموکراتیک دریغ نورزیده و این نوع نگرش بستر دیکتاتوری حاکمیت را هموار نمودە و خود نیز قربانی این نگرش سیاسی خواهند شد. از جانب مردم آرمان‌های دموکراتیک همواره روزآمد بوده، از خواسته‌های صنفی تا سیاستی دموکراتیک، هر بار کە جنبش اعتراضی عمومی بە نام مردم و علیە حاکمان و بازی‌هایشان صورت می‌گیرد و چارچوب تحلیلی قشر نخبه کە برای فهم آنچە رخ دادە، ناکافی هستند، بە جبهەی حاکمیت پیوستە و برای بقای سیستم بە حالت گارد درمی‌آیند و جبهەبندی را خدشەدار می‌نمایند و این موقعیت بە اصطلاح روشنفکر سیاست زدەی ایرانی است. این است بستر واقعی در اوضاع سیاسی اجتماعی ایران؛ تنها  راه برون‌رفت از این بینش و بە تحلیل رفتن نیروی انقلابی در ایران آسیب‌شناسی دورە سیستم دولت-ملت از طریق نخبگان سیاست و علاقەمندان بە دموکراسی در ایران است و همزمان درک واقعی از بنیان دموکراتیک در ایران می‌باشد و بە نظر من خودمدیریتی ملل و کنفدرالیسم در این مقطع می‌تواند تنها راهگشای بن‌بست و اوضاع نابسامان ایران و منطقە باشد.

٥. رویکرد رژیم در برابر خلق‌های ایران و بویژە خلق کرد هموارە نادیدە انگاشتن حقوق و انکار مطالبات آنان بودە است. در صورت تداوم چنین رویکردی، سیاست پژاک در چە راستایی خواهد بود؟

سیاست پژاک  شفاف است، مبارزە علیە دیکتاتوری و ستم و همزمان کار برای بسترسازی ذهنیت و پراکتیک دموکراتیک جامعە است. حاکمیت موجود ظرفیت گشایش فضای سیاسی و ایجاد جامعە دموکراتیک را ندارد و سعی در نابودی هرگونە نطفە دموکراتیک دارد، گفتگو و دیالوگ از دموکراسی با رژیمی مستبد و دیکتاتور در این مرحلە خودفریبی محض بیش نیست و با این بینش همە بسترهای مبارزاتی را محدود و محصور می‌نماید، لذا بایستی بدون هیچ‌گونە توهمی مبارزەای سرسختانە و هدفمند را پایەریزی نمودە و با خلق‌های ایران کە  دارای درد مشترک و دشمن مشترک هستند از همگرایی صحبت نمودە و در یک صف مبارزاتی با همدیگر در عمل وارد فاز نوینی از مبارزە شوند.

٦. یکی از اهداف استراتژیک پژاک تحقق همگرایی و انسجام میان احزاب شرق کوردستان و فعالیت در راستای ایجاد اتحاد ملی کردها است. در فعالیت‌های سە‌سالەی شما تا چە حدی بە این هدف استراتژیک خود دست یافتید؟

همان‌گونه که قبلا هم اشارە نمودم کردها در منطقە بە‌طور کلی بە آکتوری فعال در تغییرات منطقە تبدیل شدەاند و هیچ‌گونە پلان و برنامەای بدون در نظرگرفتن نیروی کردها بە پیروزی نمی‌رسد. پژاک همزمان کە خواهان همراستا شدن با همە نیروهای دموکراتیک در ایران بر علیە ظلم و ستم دیکتاتورها است سعی در همگرایی نیروهای سیاسی شرق کوردستان نیز دارد و در این راستا طرح ١٠ مادەای را در میانە کنگرە پنجم و ششم، برای همە نیروهای شرق کردستان و ایران و همە پتانسیل و روشنگران کرد فرمولە و ارائە نمودە است، در نهایت امیدواریم کە نیروهای موجود درک واقعی از اوضاع داشتە و تهدیدات پیش رو را جدی بگیرند و تنها راه مبارزە با دیکتاتوری همگرایی و مبارزە نمودن در یک صف علیە خودکامگی و دیکتاتوری حاکمیت می‌باشد.