تحلیلی بر استراتژیها و دکترین مرحلهی دوم نبرد عفرین

هاوار کرماشان

اخیرا تصاویری حاکی از حضور نیروهای فاشیستی ترکیه و تروریستهای وابستهاش در مرکز شهر عفرین در فضای مجازی و رسانهها به چشم میخورد. این تصاویر باعث ناراحتی کوردها و نیروهای آزادیخواه شده است. آیا نیروهای جبههی فاشیست کانتون عفرین را بهتمامی به اشغال خویش درآوردهاند؟ چگونه ممکن است جنگی که در کوهستانها و روستاهای اطراف با مقاومت فداییانهی نیروهای YPGو YPJدر جریان بود بدون مقاومت جانانهای در شهر عفرین خاتمه یابد؟ این مقاله در پی این است که با دیدی نظامی و اتکا بر خطمشیفکری نیروهای مدافع عفرین تحلیلی کوتاه بر مرحلهی دوم نبرد عفرین داشته باشد.

از منظر چارچوب فکری شاگردان مکتب رهبر آپو (عبدالله اوجالان) مقاومت زندگی میباشد و تسلیمیت خیانت است. همچنین جنگجویان جنبش آپویی به بدلهای دادهشده برای برساخت نظام دموکراتیک وفادارند. بر طبق سوگندنامهجنبش هر مبارز این جنبش تا آخرین قطرهی خون با متجاوزان و دشمنان مبارزه خواهد کرد؛ اما این امر به معنای مبارزهی کورکورانه و بدون استراتژی یا به معنای کامل کلمه خودکشی نیست. یک مبارز جنبش آپویی با تحلیلی صحیح از وضعیت میدان جنگ برای دستیابی به اهداف دموکراتیک جنبش و دفاع از دستاوردهای رفقای شهیدش با مدد استراتژی قدم برمیدارد.

استراتژی اساسی درنبرد عفرین دفاع از مردم و جلوگیری از نسلکشی مردم عفرین توسط نیروهای جبههی فاشیست بود. با مقایسهی تجهیزات سبک و انفرادی در دست نیروهای مدافع عفرین با تجهیزات مدرن و همچنین نیروی هوایی دومین ارتش ناتو که از حمایت جهان سرمایهداری و کشورهای منطقهای برخوردار است بهوضوح میتوان دریافت که 58 روز جنگ جبههایـ تدافعی در مقابل نیروهای نظام سرمایهداری به نمایندگی دولت فاشیستی ترکیه کاری بس عظیم است که در تاریخ نبردهای جهان باقی خواهند. نیروهای مدافع عفرین  به دلیل حجم بمبارانهای جنگندههای رژیم فاشیست ترکیه توانایی دفاع هوایی از مردم را نداشتند. همچنین دولت فاشیست ترکیه با حمله به مناطق مسکونی، بهداشتی ، تاسیسات آب، برق وبه طور عملی این پیام را به جهانیان داده بودند که نسبت به نسلکشی مردم ذرهای تردید به دل راه نخواهد داد. با توجه به این امر نیروهای مدافع عفرین با تغییر استراتژی درصد دفاع از مردم و نبرد با جبهه‌‌ی فاشیست برآمدند. برای همین به مجموعه استراتژیهای زیر مبادرت ورزیدند استراتژیهایی که دکترین مرحلهی دوم نبرد عفرین را شکل میدهند:

  • جابهجایی مردم به نقاط امن: وظیفهی اول نیروهای مدافع عفرین همانطور که از نامشان برمیآید دفاع از مردم میباشد. برای همین در قدم اول شهر عفرین و روستاهای اطراف از مردم خالی گردید تا استراتژی دفاع جانی از مردم تحقق یابد. در روزهای اول اشغال توسط نیروهای فاشیست هر نوع بیاخلاقی و رفتارهای غیرانسانی از سوی نیروهای اشغالگر مشاهده میشود. با نگاهی به تاریخ نبردهای ترکیه در قیامهای شیخسعیدپیران، آگری، درسیم بهکرات شاهد نسلکشی و تجاوزان به زنان بودهایم که این امر نیز در صورت عدم اتخاذ تدابیر لازم دور از انتظار نبود.
  • استراتژی گریلاییـ تهاجمی: ازآنجاکه جنگ جبههای و تدافعی آزادی عمل و انعطاف را تا حد زیادی محدود میکند لازم بود که با مهیا ساختن شرایط برای خروج از این استراتژی بهسوی استراتژی گریلایی و تهاجمی گام برداشت. بیشک ورود به جنگ گریلاییـ تهاجمی دستاوردهای بیشتری برای نیروهای مدافع عفرین بههمراه خواهد داشت.
  • بهمریختن آرایش نظامی دشمن: با تغییر استراتژی نیروهای مدافع عفرین بیشک آرایش نظامی دشمن نیز بهم خواهد ریخت زیرا آرایش نظامی دشمن بازخوردی از آرایش جبههای و تدافعی نیرویهای مدافع عفرین بود. با ورود نیروهای متجاوز به عفرین، نیروهای مدافع خلق در خانهها، مناطق استراتژیک شهر، روستاها، کوهها و زمینهای مساعد برای نبرد جایگیری میکنند. از سویی ورود نیروهای اشغالگر به شهرها و روستا آرایش نظامی آنها رابهم میریزد و دستیابی به غنائم اشغال عفرین نیز کاتالیزوری خواهد بود برافزایش هرچه بیشتر آن. همچنین این را باید دانست که هیچ آرایش نظامی توان مقابله با حملات گریلایی ندارد زیرا یکی از اصول نبرد گریلایی نفوذ در آرایش نظامی باشد برای همین روحیهی دشمن و آرایش نظامیشان را درهم میَشکند.
  • تضعیف نقاط قوت دشمن: نیروهای مدافع خلقبا داشتن روحیهی بالا و فدایی بودن در عرصهی نبرد زمینی برتری قابلتوجهی در مقابل نیروهای متجاوز داشتند بهطوریکه میتوان گفت اگر دولت فاشیست از نیروی هوایی دومین ارتش ناتو و کمکهای هوایی ناتو برخوردار نبود بههیچعنوان قادر به اشغال  یک روستا در کانتون عفرین نیز نبود. به عبارت بهتر میتوان گفت نظام فاشیست ترکیه برتری زمینی نیروهای دفاعی عفرین را بهوسیلهی نیروی هوایی جبران کرد. نیروهای مدافع عفرین نیز که از دیوار ضدهوایی و موشکهای پیشرفته بیبهرهاند توانایی مقابلهی موثر با این جنگندهها را ندارند. برای همین با استراتژی نوین خود و خروج از نبرد جبههای بهطور عملی نقطهی قوت دشمن یعنی نیروی هوایی را بیتاثیر ساختهاند.
  • استتار و اختفا: نبرد گریلایی از استراتژی استتار و اختفا به طور عمیقی پیرویی میکند پیرو کردن این استراتژی توسط نیروهای مدافع عفرین در قالب نبرد گریلایی سبب میَشود که دشمن از مکان، تعداد و اهداف آنها آگاهی نداشته باشد و نتوانند اقدامات لازم برای مقابله با آنها اتخاذ کند. همچنین هواپیماهای جاسوسی  نیز که درنبرد جبههای به دلیل معلوم بودن مکان مبارزین اطلاعات نظامی را به جبههی فاشیست ارائه میکرد کارآیی خویش را از دست میدهند. این امر سبب میَشود که دشمن از اطلاعات لازم در مورد مبارزین  محروم باشد و توان تکنیکی و اطلاعاتی آنها زمینگیر شود.

سخن پایانی:

نبرد عفرین را باید نبرد استراتژیسینهای  زبردست دانست که در جنگ بسیار منعطف و کارآ هستند. مرحلهی نوین جنگ عفرین خبر از گذار کوردها از جنگ کلاسیک میدهد نبردی که با دکترینها و استراتژیهای نوین درآمیخته است و بهعنوان نقطهعطفی در تاریخ کوردها و ملتهای آزادیخواه به یادگار خواهد ماند. کوردها و انسانهای آزادیخواه باید بدانند که نیروهای جنبش آپویی هیچگاه در مقابل جبههی فاشیست تسلیم نخواهند شد واگذاری زمینها و شهرها تنها استراتژیدر راستای فریب دشمن و شکستن ساختاربندیهای نظامیشان میباشد که خبر از گذار به مرحلهی نوینی از جنگ میدهد. حالا باید دید که نظام فاشیست ترکیه که توانایی اداره مناطق کوردنشین و خاتمهی دادن به جنگ 40 ساله با گریلاهای حزب کارگران کوردستان‌(PKK) را ندارد چگونه در باتلاق استراتراتژی نبرد گریلاییـ تهاجمی در عفرین دست‌‌وپا خواهد زد.