بایستی نه حقوق فرد را در درون دولت حل کرد و نه همهی فرهنگها را به صورت ازهمگسیخته در برابر دولت قرار داد…
یادداشتهای دیدار هیئت امرالی با رهبر آپو (1)
مرحلهی صلح از دورهی اوزال, اربکان و اجویت به این سو جریان دارد. بیست سال است که بدان مشغولیم. پروسهیی را که با آقای اِمره آغاز نمودیم در دو سال و نیم اخیر قطع شد. نتایج آن توسط نامهها به شما نیز بازتاب یافت. در روند اخیر سه چهار نشست با مشارکت آقای هاکان نیز برگزار شد. طبق اصول میبایستی در هیئت ریاست مشترک به اینجا بیایند. نام خانم گولتان را داده بودم. خواستم که اینگونه باشد. اما باز هم, آمدن شما به اینجا حایز اهمیت است. آیا میتوانید در مورد وضعیت خلق و سایر احزاب کوردی معلومات بدهید؟ نامهیی خواهم نوشت.
اما با شما گفتگو صورت نمیگیرد. در واقع, میدانستم که گفتگوی با شما شروع نخواهد شد. نمیخواهند که بهعنوان یک حزب پیشرفت کنید. دیدارها در اینجا صورت میگیرند. اگر این دیدارها نباشند, نه تنها دیدار با شما, بلکه حتی [شما را] زنده نخواهند گذاشت.
حتی جهت اینکه مرا از پای درآورند, چهارده سال است که مشغولند. با هدف امحا آمدند و نیز خواهند آمد. کسانی هم خواهند بود که این روند را برهم بزنند. در اینجا به هنگام برگزاری هر جلسهیی, در مورد تلفات جانی گریلا آگاهی میدهند. اینچنین در پی دادن پیام به ما هستند. البته دیدارهایی که با هیئت انجام میدهیم مهماند؛ آنها نیز ریسک میکنند. حتی در تلاش جهت منصرفکردن هیئت هستند. ذهنیت کودتاگر جهت برهمزدن پروسه تلاش خواهد کرد. کسی که به شما ضربه وارد ساخت نیز تک و تنها نیست. متن نامهیی که نوشته خواهد شد به پروسه جهت خواهد بخشید. هنگامی که نامه را آماده کنم راهکاری را پیشنهاد خواهم کرد.
جهت اینکه گریلا وارد وضعیت بیدرگیری بشود نیاز به تشکیل کمیسیونی قانونی در مجلس وجود دارد. میتوان آن را کمیسیون حقیقتیاب عنوان کرد, حتی کمیسیون سازش و یا رودررویی نیز میتواند عنوان گردد.
در مدت عقبنشینی گریلا, تشکیل شورای صلح با هدف جلوگیری از خشونت علیه خلق ضروری است. بازگشت به روستا و تضمیناتی که داده شوند بایستی تحت حمایت شورای صلح انجام گیرند. شما به این مهم, انسانهای خردمند میگویید؟ میشود که مرحله از سوی آنها نظارت گردد. بایستی پروسه از سوی انسانهای باوجدان ترکیه بهخوبی پیگیری شده و در این باره ایفای نقش کنند.
در واقع لازم بود که موضوع قانون اساسی در هیئت مجلسی بنیانگذار باشد. فعالیت موجود نتیجهبخش واقع نگشت. بعدها میتوان از جبههی نومان کورتولموش و عثمان جان, در مقام کنوانسیون بنیانگذار قانون اساسی استفاده کرد. بایستی قانون اساسیای باشد که موجب گذار خلق ترک و کورد از خشونت چهل سال اخیر گردد. از اوایل بنیانگذاری جمهوریت تا بهحال کمالیستهای لاییک, تصفیهکردن کوردها و جامعهی اسلامی را در قانون اساسی مورد هدف قرار دادند. بدین ترتیب, خلق ترک هم از حقوق و آزادیهایش محروم ماند.
بایستی سری ثریا و آلتان این را بهخوبی بدانند؛ حق و آزادیهای خلق ترک و قشر اسلامی و موجودیت خلق کورد را نیز بپذیرند. هنوز هم موجودیت خلق کورد از سوی دولت مورد قبول واقع نشده. لذا بایستی موجودیتش پذیرفته شود. اگر حزب جمهوری خلق (CHP) در کمیسیون جای بگیرد, این مهم را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد. بایستی نه تنها زبان بلکه مغز و بدنش یعنی موجودیتش مورد قبول واقع گردد. تا زمانیکه واقعیت کورد از سوی پارلمان پذیرفته نشود, چگونه میتوانید به تدوین قانون اساسی بپردازید؟ در این مورد میتوانید قانون اساسی سال 1921 و لایحهی 20مادهیی “اصلاحات کورد” را مبنا قرار دهید. در آن لایحه, موجودیت کوردها پذیرفته شده است. ما میخواهیم که لایحهی اصلاحات کورد را احیا نماییم. میدانید که نهانماندن اسناد لایحهی اصلاحات کورد مورخهی نه فوریهی سال 1922 که با 373 رای در مقابل 64 رای پذیرفته شد, با هدف تصفیهی کوردها بود. در حالیکه پس از پذیرش این اسناد, پیروزی 30 آگوست تحقق یافت. سال 1922 سال رهایی ترکیه بود. چرا این اسناد را پنهان میکنید؟
همچنین طی دیدار اردوغان با بیوکآنت (دیدار دلماباغچه در پنج نوامبر 2005) در مورد طردساختن کوردها توسط گروه کودتاگر, توافق صورت گرفته است. گذار از این دیدار, یک شرط انجام صلح است. اگر به صلح و راهحل تحقق نبخشیم و اگر از تخریبات اپراسیون KCK گذار صورت ندهیم آنگاه صلح, حکایتی بیش نخواهد بود. زندانیکردن دهها نفر توطئه است, منفعلسازی است, نوعی کشتن است.
بعدها ممکن است همراه با آنهایی که حق مصونیت دارند و بقیه نیز تصفیه شوند. امکان دارد ضربههای مهلکتری نیز وارد کنند. بایستی به اپراسیونهای KCK پایان داده شود. نیاز به برگزاری جلساتی دارید. شما نیز در این چارچوب بحث کنید. نیاز به نوشتن چه مطالبی در نامه وجود دارد؟ در صورت تداوم اپراسیونهای KCK و بمبارانها, امکان نوشتن نامه وجود ندارد. نمیدانم که آیا پارلمان و حزب عدالت و توسعه (AKP) نامهیی را که خواهم نوشت میپذیرند یا نه. از لحاظ مبدایی با پایاندادن به مبارزهی مسلحانه مخالف نیستم. اما چه چیزی را جایگزین آن خواهیم کرد؟ اگر پارلمان نقشی برعهده نگیرد و تنظیمات قانونی و قانون اساسی را انجام ندهد,چگونه میتوان شرایط صلح را فراهم نمود؟
AKP برآمده از این مفهوم است؛ “ما میتوانیم اسلام و کوردها را سرگرم سازیم.” آلتان میتواند این موضوعات را بهصورت کتاب دربیاورد. جهت استفادهی ابزاری از اسلام در موضوع نابودی کوردها بایستی قیامت بهپا کرد. در این چارچوب, اردوغان بر اساس ازبینبردن مناطق شرقی رود فرات نمایندهی مردم شد. بر این مبنا با بایکال دیدار کردند؛ “آزادی برای اسلام, نابودی برای کورد” که این قابل قبول نیست.
در زمان بنیانگذاری اسراییل, دو اخلالگری بزرگ روی دادند. توسط CHP کوردزدایی و اسلامزدایی اجرا میگردد. ناسیونالیستهای کمالیست بر پایهی نابودی کوردها با سرمایهداران یهودی دیدار کردند. پس از کودتای 12 سپتامبر نیز از طریق ارمنیها دیدار انجام دادند. با ارمنیها دو توافقنامهی ضمنی بر اساس پیوستن یونان به ناتو و حل مسالهی قبرس امضا شدند. واقعهیی را که پس از کودتای 12 سپتامبر توسط ترکش انجام دادند, یک خیانت ارمنی است.
با راغب زاراقاوغلو دیدار انجام دهید. من در مورد بازی ناسیونالیستهای ارمنی و ترک علیه کوردها خواهم نوشت. هماکنون نیز میان جماعت و ارمنیها توافق وجود دارد. اکنون بجای سازش اتحاد و ترقی با ارمنیها, جماعت [فتحالله گولن] و ارمنیها با یکدیگر توافق دارند. در مورد جایدادن ما در لیست “ترور” تاثیر لابیهای تاشناک ارمنی وجود دارد. ملیگرایی تاشناک در مورد اپراسیونهای KCK و بهویژه در منطقهی سرحد موثر واقع افتاد.
با احداث سد و کانالهای آبرسانی نیز با کورد دشمنی میکنند. چرا برای ماردین کانال آبرسانی نکشیدند؟ از “اورفا” تا “آکچاقلعه” کانال کشیدند. ساخت سدها بخشی از نقشههای امحا میباشد. همچنین زمینهای مینگذاریشده وجود دارد. زنی را که با رییس شهرداری حران ازدواج کرد بهیاد آورید. تاثیر اسراییل وجود دارد. اسراییل بدینگونه در اورفا مستقر شد. همچنین دخترهایی را از کشور “مغرب” آوردند.
با صلح ترک و کورد به سوی صلحی حقیقی خواهیم رفت. روابط میان این دو جامعه را دینامیتگذاری و زهرآلود ساختهاند. به چگونگی گذار از این وضعیت خواهیم پرداخت. مگر میشود حیثیت ملی خلق به بازی گرفته شود و خلق نسبت به آن بدون واکنش بماند! خشمگین هستم. ملت ــ دولتگرا نیستم. این امر دلیل اساسی کشتارهاست. ملت ــ دولت, آزادی نیست بلکه بردگی است. قصد داریم کوردها را به موقعیت واحدی دموکراتیک درآوریم. در صورت نبود این مهم در قانون اساسی و قوانین ترکیه [تحقق] صلح غیرممکن است. AKP میگوید که نیازی به این نیست. باشد, پس ما چگونه خواهیم زیست؟ در صورتی که نمود قانونی و قانون اساسی بیست ملیون انسان در میان نباشد, ما چگونه خواهیم زیست؟ به همین دلیل یک طرح اجرایی را مطرح مینمایم. مراحل این کار را بدین شکل مشخص میکنم؛
1ــ حفظکردن وضعیت بدون درگیری.
2ــ پروسهی قانون اساسی و قانونی؛ بایستی لایحهی اصلاحات کورد بهروز شود. پیشنهادم برای تعریف شهروند بدینشکل است: قانون اساسی ما تمامی فرهنگهای تاریخی را بهمثابهی غنایی برای ترکیه پذیرفته و حق پیشبرد خویش, آزادی بیان و سازماندهی را به رسمیت میشناسد. در قانون اساسی اسپانیا نیز اینچنین است. این تعریف, مسالهی شهروندی و مجموعهیی از دیگر مسایل را نیز حل میکند. ممکن است پیشنهاد بیتاثیری همانند پیشنهاد AKP نیز صورت گیرد, اما تعریفی که ما ارایه دادیم, بسیاری از مسایل را نیز حل میکند. حتی به بحث در مورد آموزش زبان نمیپردازم. از حق زیستن و خودگردانی اقتصادی برخوردار خواهد بود؛ شروط موجود برسر راه شرایط خودگردانی مدیریتهای بومی از میان برداشته خواهد شد.
3ــ مرحلهی عادیشدن.
انکارکردن موجودیت کورد به معنای انکار موجودیت ترک نیز میباشد. اگر کورد و اسلام از میان بروند در آناتولی, ترک نیز نخواهد ماند. اگر تمامی این عناصر طرد شوند, لابیها و نیروهای حاکم شما را نیز طرد خواهند کرد. ابراز احترام به تمامی فرهنگهای تاریخی و بهرسمیتشناختن حق بیان خویش و سازماندهی آنها امری مهم است. چنین تنظیماتی میتواند روند را از وضعیت خطر خارج سازد. این کار, هر چیزی را دربرمیگیرد. همواربودن قانون اساسی برای این منظور حایز اهمیت است. نیازی به شمردن نیست, سه کلمه کافی است: شهروندی راهی است مرتبط با دولت.
پس از گشایش روند صلح درخواست خواهم کرد که هیئتی مشاور نیز بیاید. با اقشار مختلف دیدار خواهم کرد. شما نیز به شرط اینکه در مطبوعات بازتاب نیابد در این چارچوب جلساتتان را انجام داده و به سطحی معقول برسانید. با سزگین نیز میتوان دیدار انجام داد. کمیسیون حقیقتیاب و کمیسیون انسانهای خردمند پیشنهاد آنها بود. من در باب این دو کمیسیون دیدار انجام میدهم. به وی بگویید که اگر دولت را در دست AKP رها کنید آنوقت در خارج از آن باقی خواهید ماند. CHP هم میتواند مشارکت کند, برای ما دارای اهمیت است.
در سوریه, عربها را نیز میتوان در عرصههای دفاع ذاتی جای داد. در غیر این صورت ممکن است که نابود شوند. بایستی همبستگی ایجاد کنند؛ مردم را مبنا قرار داده و تحت اوامر بارزانی قرار نگیرند. در سوریه میتوانند با مدعیان دموکراسی متحد شوند.
دربارهی کنفرانس ملی نیز میتوانم اینها را بیان کنم. ابتدا در مابین خود جلساتتان را انجام دهید, سپس با دیگر احزاب کوردها و با مشارکت کوردهای بخشهای دیگر کوردستان, کنفرانس ملی میتواند برگزار شود.
اگر تصمیماتی مبنی بر حزبشدن HDK نیز در میان است, مشکلی نیست؛ به فعالیت پرداخته و گسترش دهید. بهرغم اینکه انتخابات به آلتی برای این امر مبدل خواهد شد و یا نه, باز شما تصمیمتان را بگیرید, من نیز قبول دارم. ارطغرل اندکی کندکار است. سری ثریا و آنها لطفا از خواب بیدار شوند.
بایستی هیئت را گسترش دهیم. بایستی رؤسای مشترک نیز در آن جای بگیرند. میتوانیم جناح پارلمانیاش را ایجاد نماییم. به کلچداراوغلو نیز اطلاع دهید. میگوید که میخواهم بخشی از چارهیابی شوم. باشد, مسایل سیلیوری نیز از اینجا نشات میگیرد.
اتحاد عراق, سوریه و ترکیه با گذار از رژیم مالکی و اسد امکانپذیر است. افسار بارزانی در دستان آمریکا و اسراییل است.
گفته میشود که حق زبان مادری و هویت فرهنگیای که AKP در کمیسیون قانون اساسی پیشنهاد کرده بر پایهی حقی فردی بوده و بهعنوان حقی جمعی مورد قبول واقع نشده است. دربارهی این موضوع اینها را بیان میکنم: بایستی نه حقوق فرد را در درون دولت حل کرد و نه همهی فرهنگها را به صورت ازهمگسیخته در برابر دولت قرار داد.
هنگامی که متناسب با معنای واقعیاش, سیاست انجام نگیرد موجب ضرر و زیان انسانهای آن کشور میشود. در این صورت, سیاستمدار یکسان است با کسی که بر عمق لاینحلی میافزاید. این مرحله مهم است. اگر کسانی این پروسه را برهم زنند, آنگاه مرحلهی اپراسیونهای KCK با خشونتی گسترده و مرگبارتر به واقعیت خواهد پیوست.
من با رفقا گفتگو کردم, حاضرم و میتوانم شروع به نوشتن کنم. سلامم را به رفقای زن برسانید.