گفتگوی ویژهی آلترناتیو با سیامند معینی ـ عضو مجلس حزب حیات آزادی کوردستان (PJAK) در زمینهی نقش و رویکرد PJAK در وضعیت موجود سیاسی ایران و بویژه شرق کوردستان
شرق کوردستان در مقطع کنونی نسبت به تحولات سیاسی در کوردستان خود را مکلّف و متعهد به حمایت و مشارکت سیاسی میداند. پس از موضوع روژآوا و نیز وضعیت انقلاب و مقاومت شمال کوردستان، آیا این حمایت و مشارکت سیاسی جامعه، میتواند جریانات و احزاب شرق را وارد فاز نوینی از مبارزه نماید که مواضعی عملیتر را نسبت به سیاستهای جمهوری اسلامی ایران نشان دهند؟
سیامند معینی: مبارزەی کوردستان برای آزادی در هر مقطعی متاثر از مبارزات بخشهای مختلف آن بودە است کە البته بە شکلی تصنعی از طریق سیاست استعماری تقسیم شدەاست. در بیشتر مقاطع تاریخی، هر بخش از کوردستان، همیار و همراستا با مبارزات دیگر بخشهای کوردستان بهحساب میآمد کە در حال پیکار با دیکتاتوری و استبداد حکومت مرکزی بودەاند. هماکنون مبارزە برای آزادی در روژآوا و شمال کوردستان در نقطهی اوج انقلابی خود بهسر میبرد و ما با توجه به وظیفەی سیاسی و اخلاقی خود لازم میدانیم کە از مبارزات آنان پشتیبانی و حمایت کردە و در صورت لزوم حضور فعال داشتە باشیم.در واقع فضای مبارزاتی پدید آمده در شمال و روژآوای کوردستان تاثیری مستقیم بر مبارزات شرق کوردستان دارد. هماکنون مبارزات شرق کوردستان برای احقاق حقوق و نیل به آزادی در حرکت است و مبارزات شمال و روژآوا کوردستان تاثیری مثبت بر مبارزات ما هم داشتە است، همچنانکە دیدیم کە پشتیبانی شهرهای شرق کوردستان ازجمله کرمانشاه و سنندج و مهاباد و دیگر شهرهای شرق کوردستان از کوبانی و شنگال نشان از این روح همبستگی دارد. احزاب سیاسی برنامەهای خاص خود را برای مبارزە و حضور در پیشبرد انقلاب پیشرو تدوین مینمایند. بر همین مبنا، احزاب باید در راستای مطالبات برابریخواهانه و آزادیخواهانه خلقها، سیاستهای خود را منطبق نمایند و با عملکرد و سیاست روزانە، روح انقلابی را در جامعە گسترش دهند. سیاستی عملی در راستای مقابلە با دیکتاتوری و خفقان از جانب خود نشان دهند. بدون شک این امر تاثیرات خود را به همراه خواهند داشت، در غیر این صورت با سیاست منفعلانە و انتظار، نخواهند توانست با ارادەی انقلابی و مبارزاتی خلقها، همراستا و همگام گردند. بە عقیدەی من نبودِ اتحاد و عملکرد هماهنگ در این مقطع تاریخی بین احزاب سیاسیِ اپوزیسیون در شرق کوردستان، نتیجەی پریشانی فکری و نبود دورنمای سیاسی روشن است. میتوان این پدیدە را بە نوعی ویروس فکری تشبیە نمود. هیچ دلیل منطقی برای فقدان همکاری مشترک در میان احزاب سیاسی را نمیتوان یافت، بە غیر از نوعی خودبزرگبینی و همزمان با آن، نوعی از محفلگراییِ دگماتیستی با ذهنیتی خسروانی کە گریبانگیر احزاب سیاسی شدە است. ما در حال گذار از مقطع تاریخی حساسی هستیم ، از طرف دیگر، موقعیت حاکمان ایران در برابر احزاب اپوزیسیون بە شیوهای در ارتباط مستقیمی با سردرگمی اپوزیسیونها دارد. در واقع جمهوری اسلامی ایران حداکثر استفادە را از این ناهماهنگی اپوزیسیون میبرد. بدون شک همکاری فعال اپوزیسیونها با همدیگر تاثیر بهسزایی بر روح مبارزاتی خواهد داشت و مبارزات آزادیخواهانه را در شرق کوردستان میتواند وارد فاز نوینی بگرداند و در عمل نیز دستاوردهایی برای آزادی و دموکراتیزاسیون داشتە باشد.
یکی از عمده مسائلی که از سوی پژاک در زمینهی مسائل داخلی خلقها در ایران مطرح میگردد، لزوم اقدامات و تحولات دموکراتیک از سوی جمهوری اسلامی ایران، نسبت به موجودیت ملیتهای مختلف در ایران است. بهنظر میرسد تاکنون شاهد هیچ اقدامی عملی از سوی ایران در این زمینه نبودهایم. با توجه به موقعیت سیاسی ایران در خاورمیانه و نیز توافقات سیاسی با غرب، ضرورتی برای اصلاحاتی دموکراتیک از سوی نظامی استبدادی همچون جمهوری اسلامی ایران باقی نمیماند؛ با این اوصاف نقش و رویکرد پژاک در مقطع کنونی برای اعمال فشار بر ایران چیست؟ آیا میتوان همچون گذشته به تنگنا قراردادن ایران از نظر نظامی اتکا نمود؟
سیامند معینی: ایران بە شکل سیستمی مخوف ادارە میشود و سپاه پاسداران کنترل اقتصاد ایران را بە شکلی مافیایی در انحصار خود قرار داده؛ ذهنیت شونیزمِ اسلام شیعی شیرازەِی سیاست حکام ایران در مسائل مرتبط با ملیتهای مختلف ایران است. با وجود این ذهنیت انکارگرایانە، دیالوگ و تفاهم با این سیستم نوعی خودفریبی است و دموکراتیزە نمودن جامعە با این متدهای مافیایی کە حاکمان ایران برای بقای خود از آن استفادە میکنند، امکانپذیر نیست. نوعی از تغییرات رادیکال در سیستم حکومتداری ایران لازم است تا بتوان بحث از دموکراتیزە کردن و مبارزەی دموکراتیک در جامعەی ایران را به میان آورد. کشورهای غربی و بهخصوص آمریکا در این مقطع هیچ برنامەی نظامی بهخصوصی در مقابل ایران ندارند و بە عقیدەی من سیاست اوباما در مقابل ایران نرمش نشاندادن و سیاستی فرصتطلبانە است. در حقیقت امید بستن بە دخالت غربیها در ایران همان خودفریبی در بُعدی دیگر است. در مقطع کنونی کە ایران با بحران اقتصادی و اجتماعی دستوپنجە نرم میکند و در تنگنا قرار گرفتەاست، ضرورت ایجاد جبهەهای مختلف در همەی زمینەها و برجسته نمودن تنش میان خلق و حاکمان، امری عاجل است. اپوزیسیونهای بە شکل احزاب سیاسی بایستی نسبت بە همدیگر تسامح سیاسی داشتە و سعی در هماهنگی و همگامی سیاسی داشتە باشند.
گزینەی نظامی بە شکل دفاع مشروع همیشە در دستور کار قرار خواهد داشت، ولی همزمان فراموش نشود کە سازماندهی جامعە و چینش اجتماعی، امری حیاتی برای پیشبرد اهداف دموکراتیک است. اعتقاد بە نیروی ذاتی خلقها و انسجام و ارگانیزە کردن صفوف خلقها، راه مبارزە با این سیستم مافیایی قلمداد میگردد.
مبارزهی دموکراتیک در ایران و تلاش برای دموکراتیزه کردن آن، نیازمند یک همگرایی سیاسی در میان اپوزیسیون ایرانیست. از یک سو پژاک حزبیست که تاکنون رویکرد و دامنهی فعالیتاش بیشتر معطوف به شرق کوردستان بوده؛ آیا پژاک از یک پروژهی عملی برای ایجاد یک همگرایی یا تشکیل جبههای متحد با جریانات سیاسی در ایران، برخوردار است؟
سیامند معینی: همچنانکە بیان کردم ایجاد جبهەهای مختلف برای مبارزە با این سیستم راهکاری است کە میتوان از آن صحبت نمود، ما آمادگی هر نوع همکاری و همیاری با خلقهای ایران و احزاب سوسیالیستی را داریم و در این راه گامهایی عملی برداشتە و پروژەهای مختلفی را نیز ارائە دادەایم. برای مبارزە با این سیستم استبدادی، با همەی احزاب سیاسی میتوانیم همکاری نماییم. در این راستا برای پیشبرد اهداف دموکراتیک در ایران لحظەای غفلت و درنگ را جایز نمیدانیم. حوزەی فعالیت پژاک در شرق کوردستان است ولی بە این معنی نیست کە برای دموکراتیزە کردن ایران و منطقە نقش خود را ایفا نکرده و شکلی منفعل داشتە باشیم. دموکراتیزە کردن ایران وظیفەی هر انسان و حزب انقلابی است و در این راستا گامهایی عملی بردارد. ما بە نوبەی خود، پروژەهای راهبردی سیاسی- اجتماعی عملی را به محضر خلقها و احزاب اپوزسیون ارائە نمودایم. ارادهی انقلابی ما در تحقق بخشیدن بدین پروژەها بوده و هست.
به نظر شما توافق سیاسی میان ایران و غرب تا چه اندازه بر سیاستهای احزاب شرق کوردستان تأثیر داشته است؟
سیامند معینی: در مقطعی بعضی از احزاب سیاسی شرق کوردستان امید بە دخالت نظامی کشورهای غربی، بهخصوص آمریکا در ایران داشتند و برنامەهای خود را بر این اساس پایەریزی نمودە بودند، اما بعد از گذشت زمان و گشایش سیاست غرب در مقابل ایران بە وضوح برای آنها نمایان گشت کە این یک امید کاذب است و نتیجەای عملی برای آنها در بر نخواهد داشت؛ لذا من معتقدم کە آنها نیز کموبیش بر این واقعیت واقف شدەاند کە این انتظار بە ناکجاآباد ختم میشود. شاید هنوز برخی از آنها خواب این سناریو را میبینند، ولی بایستی بدانیم کە این نوع خیال واهی تنها خودفریبی محض است. به لحاظ دیپلماتیک بایستی پروژەهایی مشخص داشت و سعی در همسوییِ احزاب سیاسی شرق کوردستان نمود و در این راستا ما گامهای عملی برداشتە و در ادامە نیز بر ارتباطات دیپلماتیک بر مبنای حقوق دمکراتیک با ملیتها و کشورهای مختلف پافشاری مینماییم.
با وجود تمامی سیاستهایی که جمهوری اسلامی در هویتزدایی تنوعات و ملیتهای موجود در ایران به انجام میرساند، و نیز با در نظرگرفتن وقوع احتمالی بحران داخلی در ایران و شکاف میان لایههای قدرت در بدنهی سیاسی نظام ایران، چه آیندهای میتوان متصور نمود؟ آیا ایران قابلیت گذار از این مرحله و حفظ ساختار قدرت را همچنان دارد یا نه سرنوشت مشابهی همچون کشورهای همسایهی خود را باید انتظار بکشد؟
سیامند معینی: این واقعیت را باید بدانیم کە تاکنون هیچ سیستم و حکومت استبدادیای نتوانستە در دراز مدت بە حیات سیاسی خود ادامە دهد. نظام همواره از روشهای توطئه، كودتا و ترور برای مركزی شدن هر چه بیشتر كمك گرفته و هر بار با جدا كردن و نابود كردن بخشی از مخالفان، ماندگاری خود را تضمین مینماید. ارتش ویژهی آنها دیگر از حالت یك نیروی صرفِ نظامی(سپاه پاسداران) خارج گردیده است. میتوان به سادگی مشاهده کرد که در تمامی امور کشور دخالت مینماید. حتی در این اواخر حسن روحانی پروژههای بسیار سخت (به قول خودشان) را به آنها سپرده است. سپاه به نهادی غولپیکر و دهشتناکِ ایدئولوژیك، سیاسی و اقتصادی بدل گردیده است که همه چیز را در خود میبلعد (حتی به اصطلاح، خودیهای نظام را نیز). در این وضع هیچ كدام از خلقهای ایران به عنوان موجودیتی متفاوتتر از رنگ كلی نظام نمیتوانند حضور داشته باشند. چون یك شناسنامه و یك هویت وجود دارد و آن هم هویت قدرت است. یا به بخشی کوچکی از نظامِ سلطه تبدیل خواهی شد، یا از میان خواهی رفت. هنگامی كه به صورت بخشی از نظام سلطه درآمدی، در مقابل سایر گروهها و جناحهایی كه مقاومت مینمایند به عنوان ابزاری برّنده بهكار برده خواهی شد. نمونهی آن رحیمی استاندار كوردستان است، برای مقابله با جنبشهای انقلابی در كوردستان و یا خلخالی در مقابله با تمامی قیامهای مردمی، كه بهتر از همه وظیفهی خود را انجام دادهاند. كسی كه به عضویت نظام درآمد، دیگر نباید از هویت او سوال كرد. زیرا هویت او مشخص است. نظام به صورت مداوم بهترین خدمتگزاران(كادرهای) خود را از میان میبرد. كوچكترین اشتباه آنها و انحراف از خط ایدئولوژیك نظام باعث مرگ آنها خواهد شد. نمونهی «آیتالله محمد منتظری» نشان این واقعیت است، كه تا آخر عمر در خانه حبس شد. در نظام ولایت فقیه، ملیگرایی، فاشیسم و تكهویتی به صورتی ریشهای وجود دارد.
تاکنون سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال تنوعات و خلقهای ایران خاصمانە همزمان با فریبکاری بودە است. این سیاست بر مبنای دید و بینش دولت-ملتِ سرمایهداری با تنوعات و خلقهای ایران برخورد نمودە است. با توسل بر سیاست و راهکار همگونسازی و یکدست نمودن جامعە، سیاستهای خود را پایەریزی و اجراء نمودە است این امر در جوهر خود، غیردموکراتیک و مستبدانه است. دیدگاه طیفهای مختلف قدرت در ایران بر همین مبنا شکل پدیرفته است. آنان از دیدگاهی شوونیستی در مقابل خلقهای ایران پیرو میکنند. بە عقیدەی من ایران قابلیت گذار از این مرحلە را نخواهد داشت. در واقع باید ساختار سیستم قدرت به طور کلی عوض گردد، تا بتوان جامعەای دموکراتیک پایەریزی کرد. این گذار بە تغییر اصول و مبانی ولایتفقیە و تغییر در ذهنیت و تفکر حاکمان بستگی دارد. البته باید متذکر شوم که این شیوە با ماهیت جمهوری اسلامی ایران در یک راستا نمیباشد. در نهایت اگر تغییراتی صورت نگیرد، ایران نیز با سرنوشتی مشابه دیگر کشورهای استبدادی روبرو خواهد گردید.
پژاک برای بروز هرگونه احتمالات سیاسی یا همین آیندهای که شما ارزیابی مینمایید، تا چه اندازه میتواند نقش متفاوتی نسبت به دیگر احزاب داشته باشد؟ به اینگونه که جامعهی شرق کوردستان و احزاب آن، تحقق مطالبات سیاسی و اجتماعی خود را تنها بر مبنای بروز رویدادهای بحران خاورمیانه یا توازنات و تعامل میان نیروها و دولتها محاسبه ننماید، بلکه خود تعیینگر سیاست و سرنوشت دموکراسی در شرق کوردستان باشند؟
سیامند معینی: فلسفەی ما بر اساس اعتماد بە خویش و نیروی ذاتی و دفاعی پیریزی شدە است. ما منتظر وقایع نخواهیم نشست، بلکە خود فاکتوری برای تغییرات انقلابی و دموکراتیک خواهیم بود، چە از لحاظ سیاسی و چە از لحاظ اجتماعی و اقتصادی. بر این مبنا پژاک پیشگام برای ارائەی سیستمی دموکراتیک در شرق کوردستان بودە و پایەریزی سیستم کودار برای مدیریت جامعە را پیشنهاد نمودە است. در این راستا گامهایی عملی برداشتە شدە است. ظرفیت سیاسی ما چنان است کە با نشاندادن تعامل دموکراتیک، میتوانیم با هر نیرویی کە در راستای دموکراتیزە کردن ایران و کوردستان مبارزە میکنند، همگام و همسو باشیم. پژاک بر اساس فلسفەی آپوئیستی و اعتماد بە نیروی خود و خلق، خود را سازماندهی نمودە و پتانسیل عظیمی در این راستا دارد، کە همزمان خود فاکتوری برای پیشبرد دمکراسی و آزادی در جامعە است، برای هرگونە دخالت و احتمال تغییرات در منطقە خود را سازماندهی نمودە و در آیندە فاکتوری اساسی و پیشاهنگ در تغییرات ایران و شرق کوردستان خواهد بود.