در طول سه دههی گذشته سیاست مبتنی بر انکار، امحا و قتلعامهای فیزیکی و فرهنگی اصلیترین سیاست رژیم جمهوری اسلامی ایران علیه خلقهای ایران بوده است. تمامیتخواهی و عدم تحمل ارادهی ملی و فرهنگی تفاوتمندیهای موجود در جغرافیای ایران و در راس همه خلق کورد از همان آغاز در قالب دوگانهی زندان و اعدام نمود یافت و در این بین بیشترین سهم ازآن خلق کورد و کوردستان گردید.
فرهنگ اصیل و ارزشهای اخلاقی و تاریخی خلق کورد که در قالب مقاومتی اجتماعی نمایان گشته هرگز یکدستسازی و ذوب در نظام دولت-ملت جمهوری اسلامی را نپذیرفته است. به همین دلیل سایهی زندان و اعدام همواره بر فراز کوردستان بوده تا بیارادگی محض را بر خلق کورد تحمیل کند و او را وادار به دست کشیدن از ارزشهای اخلاقی و اجتماعیاش نماید. اما به رغم تمامی این سیاستها این فرهنگ نهتنها در کوردستان رنگ نباخت بلکه با سربرآوردن جنبش نوین شرق کوردستان توانمندتر گشت و از بطن همین فرهنگ بود که فرهاد، علی، فرزاد و شیرین سربرآوردند تا نشانی باشند بر آتش همیشه فروزان کوهستانهای زاگرس، مقاومت بیمانند این کوهستانها و پیامی شفاف و روشن به جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه سیاستهای مبتنی بر زندان و اعدام برای همیشه شکستخورده خواهند بود. مقاومت و ارادهمندی این رفقا به واقع مقاومت فرهنگ اصیل و اجتماعی خلق کورد و تمامی خلقهای ایران در برابر دولت-ملت اشغالگر و رژیم دسپوتیک جمهوری اسلامی ایران بود. در شخص این رفقا جنبش نوین شرق کوردستان اثبات نمود که زندان نهتنها پایان راه نیست بلکه یکی از اساسیترین و حساسترین عرصههای مبارزاتی است. مبارزهی این رفقا امروز در شرق کوردستان و زندانهای جمهوری اسلامی ایران مبدل به یک فرهنگ اصیل مبارزاتی شده است. جوهره مقاومت این رفقا عشق به آیندهی روشن کودکان سرزمینمان، ارادهی آزاد زنان، ارادهمندی جوانان و عشق به تمامی دختران و پسران گریلا در کوهستانهای زاگرس بود. به همین دلیل مبارزه در راستای تاسیس جامعهای آزاد و ارادهمند و صیانت از ارزشهایی است که این شهدا آفریدهاند بهترین و شایستهترین جواب به این مقاومت خواهد بود.
سیاستهای مبتنی بر فشار چه در زندان و چه بر روی خلقمان همچنان ادامه دارند. آسیمیلاسیون نسل نوین و تخریب شخصیت جوان کورد به اشکال مختلف و در چارچوب یک جنگ ویژه تعمیق یافته است. حذف زنان از عرصههای سیاسی و اجتماعی هر چه بیشتر تشدید گشته و تخریب ارزشهای فرهنگی خلق کورد و گسترش یاس و ناامیدی به یکی از مبانی اساسی سیاستهای جمهوری اسلامی مبدل شده است. حمله به زندانیان سیاسی، ضرب و شتم آنها، بازداشت خانوادههای این زندانیان و تحت فشار قرار دادن آنها چیزی جز تداوم سیاست کشتار زندانیان سیاسی که از دههی شصت در زندانهای جمهوری اسلامی آغاز شده، نیست. این اقدامات در رابطه با زندانیان سیاسی کورد به مراتب شدیدترند. هیچ تغییری در اصل این سیاستها به وجود نیامده و آنچه که در قالب شعار برزبان رانده میشود نیز چیزی جز دماگوژی، فریب و ریاکاری نیست. بدون هیچ شکی تشدید چنین سیاستهایی ناشی از هراسی است که جمهوری اسلامی ایران از دستیابی ملت کورد به استاتوی سیاسی و ایفای نقش خلق کورد در استقرار دموکراسی در خاورمیانه دارد. به همین دلیل خواست تمامی انحا خواهان ضربه زدن به کلیت کوردستان و ممانعت از دستیابی خلق کورد به ارادهمندی سیاسی است. بر این مبنا اصرار بر فرهنگ مقاومت به معنای اصرار بر راه شهیدان و اصرار بر موجودیت خویش است. «مقاومت، زندگیست» پیام شهدای 19 اردیبهشت (9 می) برای تمامی زنان و جوانان کورد بوده و درک همهجانبهی آن ضامن آیندهی روشن همهی ماست.
19 اردیبهشت (9 می) مقاومت همهجانبهی خلقمان در برابر سیاستهای مبتنی بر نابودسازی فرهنگی و فیزیکی میباشد؛ ایجاد جامعهی آزاد و خودمدیریتی دموکراتیک در شرق کوردستان نیز اوج این مقاومت خواهد بود. در آستانهی پنجمین سالگرد اعدام رفقایمان فرزاد، علی، فرهاد و شیرین یاد و خاطره این شهدا و تمامی شهیدان راه آزادی را گرامی داشته، تمامی خلق کورد و خلقهای آزادیخواه ایران، به ویژه زنان و جوانان را فرامیخوانیم تا با صیانت از ارزشهای این شهدا گام تاریخی برساخت جامعهای دموکراتیک و آزاد را در قالب خودمدیریتی دموکراتیک بردارند.
کوردیناسیون حزب حیات آزاد کوردستان — PJAK
07.05.2014