در طول تاریخ، نظام دولتی حاكم همیشه جهت تداوم موجودیت خویش به سرکوب اقشاری پرداخته که در پی احقاق حقوق خویش بودهاند. در هر دورهای از تاریخ سعی گردیده که با مطرح کردن توطئهای پلید، خلقها و اقشار ستمدیده را تحت کنترل خویش درآورند. گاه این توطئهها طرح نگرش و تفکری انحرافی بوده که سبب گردیده ستمدیدگان نتوانند به مبارزهای صحیح دست زنند و گاه طرح شکلی منحرفشده از اندیشهای صحیح بوده است. نظام در این چارچوب سعی کرده که به موجودیت خویش ادامه دهد و در کوردستان نیز اینگونه بوده است.
به سبب موقعیت سرزمینمان کوردستان، این منطقه همیشه مدنظر نیروهایی بوده که منافع خویش را در آن جستجو میكردند. در ابتدا نیروهای استعماری منطقهای برای دستیابی به منافعشان بر این سرزمین چنگ انداختند. پس از نفوذ استعمار غربی در سرزمینهای شرق و ظهور و توسعه نظام سرمایهداری و آمدن نمایندگان آن به منطقه خاورمیانه، کوردستان به دلیل منابع سرشار موجود در جغرافیایش به صحنه بازیهای سیاسی تبدیل شد. چون جامعه کورد به سطحی نرسیده بود که بتواند همگام با پیشرفتهای جهانی حرکت نماید، همیشه در این بازیها به نوعی خارج از تصمیمگیری باقی میماند. همواره از سوی استعمار غربی به صورت یک ابزار بازی به کوردها نگریسته شده و با اعلام حمایت از قیامها و حقخواهی آنها تلاش كردهاند تا دولتهایی که خلق كرد در آن زندگی میکنند تحت فشار باقی مانده و مجبور به دادن امتیازاتی به دنیای غرب شوند. هنگامی که این امتیازات از آن دولتها گرفته میشد، نهتنها پشتیبانی از کوردها به فراموشی سپرده میشد بلکه در سرکوب آنها به اشغالگران سرزمینمان کمک و یاری نیز رسانده میشد. آنها هیچگاه خلق کورد را بر منافع خویش ترجیح ندادند و دل بر قربانی شدن این خلق نسوزاندند.
رهبر آپو در پی آن برآمد تا جنبش خلقی کوردستان را چنان سازماندهی نماید که بازیهایی از این دست نتوانند آن را از میان بردارند. برای این کار تمامی جنبش را با تکیه بر خلق شکل داده و کارایی بخشید. همیشه سعی نمود که به هیچ مرکزی وابسته نشود تا مورد سوءاستفاده قرار نگیرد. زیرا در جنبشهای قبلی مشاهده كرده بود که چگونه فریبخوردن یک رهبر، خلقی را از پیروزی محروم میگرداند. نیروهای اشغالگر کوردستان و نیروهای بینالمللی که در منطقه منافعی داشتند این موضوع را بهصورت خطری بزرگ برای خویش دیدند. آنها تنها حیاتی بردهوار را شایسته کوردها میدانستند که در آن کوردها بصورت نیمهانسان باشند و از نمودهای زندگی انسانی محروم باقی مانده و تنها بهصورت ابزاری در دست آنها مورد استفاده قرار بگیرند. ابتدا از راههای مختلف در پی آن برآمدند تا رهبر آپو را تحت کنترل درآورند. هنگامی که موفق به این امر نگشتند، خواستند تا جنبش را تحت کنترل درآورده و رهبر آپو را تنها گذاشته و از میان بردارند. در مراحل نخستین هنگامی که جنبش هنوز در حد یک گروه بود از طریق عوامل مزدور بومی و در دوران بعدی با استفاده از اخلالگری درون حزبی در پی توطئه برآمدند. در مقاطع بعدی دشمن نیروهای جهانی را نیز به کمک طلبیده و به هر قیمتی در پی نابودی جنبش برآمد. رهبر آپو که متوجه ابعاد توطئه گردید، خواست تا با استفاده از راهحلی انسانی مسائل را حل نماید، اما دشمن ددمنش همچنان بر محور منافع خویش پیش رفت و حملات خویش را در برابر رهبر آپو بیشتر نمود. اوج این حملات، توطئه 15 فوریه 1999 بود که طی آن رهبر آپو ربوده شده و به ترکیه تحویل داده شد. در دوران اسارت در زندان امرالی نیز، رهبر آپو با اتخاذ موضعی که کسی انتظار آن را نداشت، خلاقیت خویش را در یافتن راهحل مسائل نشان داد. دشمنان و نیروهای توطئهگر در نظر داشتند رهبر آپو را در جریان توطئه از میان بردارند. طبق گمانهزنیهای آنان اگر این امر ممكن نمیگشت رهبر آپو با اتخاذ موضعی قالبی و تنشزا فضایی را ایجاد خواهد کرد که با واکنشهای متقابل، جنگ میان خلقها را سبب خواهد شد؛ در نتیجه این امر درگیریهای منطقهای پیش آمده و این نیروها نیز خواهند توانست سیاستهای خویش را ادامه دهند. رهبر آپو جهت جلوگیری از این امر با اتخاذ استراتژی اتحاد دموکراتیک و بهدنبال آن طرح جامعه اکولوژیکـدموکراتیک و در نهایت اعلام کنفدرالیسم دموکراتیک از رسیدن این توطئه به هدف خویش ممانعت به عمل آورد. در مقابل این امر دشمن با اتخاذ سیاست ایجاد فرسایش و تأخیر در حل مسئله کورد سعی نمود تا جنبش را از درون تضعیف نماید. پیش آمدن مسئله اخلالگری درون حزبی نیز در همین چارچوب بود. رهبر آپو با درایتی که لایق رهبریتش بود جنبش را از این مرحله حساس عبور داد و آن را به انگیزهای برای تقویت سازمان و پیش بردن انقلاب تبدیل نمود.
“امرالی”، مدلی که برای کوردستان در نظر گرفتهبودند
در طول این دوران زندان امرالی به صورت یک سیستم تنظیم و اجرا گردید و به ماکتی برای برخورد دشمن با کوردستان تبدیل شد، یعنی دشمن هر نگرشی را که در مقاطع مختلف درباره جامعه کورد داشت بر روی امرالی و زندانی آن یعنی رهبر آپو اجرا نمود. دلیل آن نیز مشخص بود؛ دشمن به خوبی میدانست که جامعه کورد رو به نابودی میرفت و این رهبر آپو بود که آن را نجات داد و به همین سبب اکثریت جامعه کورد رهبر آپو را بهعنوان رهبر و اراده سیاسی خویش قبول دارند. دشمن با آگاهی از این امر اقدام به اتخاذ موضعی شدیدتر علیه رهبر آپو کرده و سیاستهایی را که برای جامعه کورد در نظر گرفته بود در برابر رهبر آپو اجرا مینمود. دشمن میدانست که جامعه کورد به سطحی رسیده که در آستانه آزادی قرار گرفته است و برای اینکه این آزادی حاصل نشود روزبهروز بر سختی شرایط امرالی افزود، زیرا میدانست که جامعه کورد با امرالی به این سطح پیشرفت میرسد. رهبر آپو در امرالی و در مکانی که در واقع تنها یک اتاق است بهسر میبرد؛ تختخواب، کتابخانه، میز و صندلی همه در این اتاق بوده، سرویسهای بهداشتی (حمام و توالت) نیز در آن تعبیه شدهاند. در طول بیست و چهار ساعت اتاق با دوربین کنترل شده و حتی از روزنه در مورد نظارت قرار میگیرد. برای ارتباط با جهان خارج تلفن وجود نداشته و تنها یک رادیو در اختیار رهبری است که آن را طوری دستكاری و تنظیم كردهاند كه ایشان تنها قادر به گوش دادن به شبکه یک رادیو رسمی جمهوری ترکیه باشند. تمامی زندگی خارج از سلول مذکور عبارت از یکساعت هواخوری در روز است. پانزده سال است که رهبر آپو در چنین شرایطی بهسر میبرد و دشمن جهت تخریب اعصاب و روان ایشان هر نوع عمل غیرانسانی و ضد بشری انجام داده است. رهبر آپو با تمام توان شخصیتی خویش در برابر این شكنجهها مقاومت نشان داده و نهتنها دچار ضعف نگشته بلکه در همان شرایط دشوار نیز به وظیفه خویش در قبال خلق خود و انسانیت به بهترین وجه عمل نموده است.
دولت ترکیه از طرفی نقشه نابودی رهبر آپو را کشیده و از طرف دیگر با تمامی قوا سعی در نابودی كلیه دستاوردهای خلق كرد دارد. خلق کورد با تمامی تلاش و کوشش خویش و با دادن بدیلهایی بسیار در شرایط دشواری که هیچ پشتیبانی نداشت، از هویت خویش پاسداری نموده و با درایت تمام سعی در همگامی با پیشرفتهای عصر نموده و خواهان مشارکت در ارزشهای انسانی و دموكراتیك است؛ ارزشهایی که خود در ایجاد و آفرینش آنها نقشی بسیار داشته است. دشمنان خلق کورد این مجال را برای ما قائل نبوده و تنها یک زندگی بردهوار را برازنده و شایسته ما میبینند. آنها حتی خلق کورد را تماماً نابود نمیکنند، بلکه در سطحی بردهوار و شیوهای حیوانی نگه میدارند تا در صورت لزوم بهصورت ابزاری بهکار برند. این برخورد غیر انسانی آنها به هیچ وجه قابل قبول نیست. خلق کورد پس از اینهمه دشواری ممکن نیست بار دیگری حیاتی كمارزش كه هیچ تشابهی با حیات انسانی ندارد را بپذیرد. انسان کورد از “مردهای سرپا” به “الگوی مبارزه، مقاومت، صلح و دمکراسی” تبدیل شده است و باری دیگر از این موقعیت گام به عقب برنخواهد داشت. در همین راستاست که خلق کورد با آغاز مرحلهای نوین از مبارزه، حلقهای تنگ بهدور رهبر آپو بسته تا از دستاوردها و ارزشهای خویش محافظت نماید.
وظایف خلقمان در شرق كردستان در قبال آزادی رهبر آپو
پازده سال است که رهبر آپو در شرایطی بە سر میبرد که نظیر آن تاكنون در هیچ كجای دنیا دیده نشده است. در مرحلهای که به آن رسیدهایم، این امر برای ما نیز به چنان سطحی رسیده که دیگر غیرقابل قبول است. زندان امرالی حتماً باید بسته و رهبر آپو آزاد گردد. هر فرد میهندوست کورد و هر کوردی که برای خویش حیثیتی قائل بوده و در پی حیاتی انسانی است و آزادانه میاندیشد باید تحت شعار “با افکار رهبری زندگی کن و آنها را ترویج بده”، ابتدا خویش را با استفاده از افکار رهبر آپو از نظر گذرانده، بازبینی کرده و از جنبه شخصیتی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در مورد عملکرد خویش تأمل نموده و آنگونه كه لازم است برخورد نماید. در کنار آن باید با مطرح کردن این موضوع بحث در هر جا و مكانی سبب شود تا دیگران نیز بدین شیوه برخورد نمایند. اینگونه میتوان حقیقتاً به رهبر آپو اندیشید؛ برخوردی که تنها در سطح احساسی و عاطفی باشد، فایدهای در بر نخواهد داشت. فلسفه رهبر آپو فلسفة عمل به دانستههاست است. اگر دو کلمه در راه آزادی خلق خویش و انسانیت بدانیم و بدان عمل کنیم، مفیدتر از دانستن هزاران کلمه و عمل نکردن به آن است. آپوئیسم با این فلسفه، کوردستان را از نو احیا نمود و فرد کورد را به مرزهای انسانیت و آزادی بازگرداند و از گرداب ازخودبیگانگی ایجادشده بهدست دشمنان نجات داد. اگر هر فرد حقیقتاً چند گفتهای را که از رهبر آپو آموخته، در زندگی خویش بهکار ببرد و زمانی را برای تأمل در باب آن اختصاص دهد، آن وقت خواهد توانست در راه اعتقادات خویش و برای آزادی سرزمین خود و سایر خلقهای منطقه و انسانیت نقشی ایفا نماید.بههمین منظور بایستی هر فرد کورد در شرق كردستان و در جای جای ایران فعالیتهای خود را برای آزادی رهبر آپو گسترش داده و در فعالیتهایی که درون چارچوب مبارزه نوین ما و در قالب “آزادی رهبر آپو آزادی خلق كرد است” مشارکت نماید.
خلق ما در شرق کوردستان با تکیه بر نیروی خویش با تمامی توان و بدون داشتن هیچ چشمداشتی با اساس گرفتن فلسفهی رهبر آپو و تروج آن در زندگی خود و تلاش برای آزادی رهبر آپو را وظیفهی اخلاقی و وجدانی خود دیده و از این فعالیت فراگیر خلقی، میهنی و حیثیتی پشتیبانی کرده و در آن سهیم خواهند گشت.
در این راه با نیرو گرفتن از قدرت آزادی، حقانیت و عدالت باوری دیگر مقطعی نوین از وظیفهای انسانی را بر عهده گرفتهایم. با ایمان به لزوم وجود برادری، تساوی، صلح و انسانیت آرزومند پیروزی برای خلق خویش و آزادی رهبر آپو خواهیم بود.
فواد بریتان
عضو كوردیناسیون حزب حیات آزاد کوردستان (PJAK)