برفين چلچمه —

افول خورشید الهه ها، روح حیات و آزادی را در جهان به انجماد کشانید و به دوران طلایی بشر که در آن عدالت، برابری و داد حاکم بود، پایان داد و نظام نوینی در عرصه ی جامعه ی انسانی، از زیر آوارهای نظام مادرسالار سر بر آورد. نظام مذکور که تا کنون به حیات خود ادامه می دهد، رهاوردی به جز اسارت، بردگی و رنج بشر تا عصر کنونی نداشته است. این نظام رخسار جامعه ی انسانی را به جنگ و خون و نابرابری آلوده نموده.

در این میان وارثان فرهنگ الهه ها، بیش از همە در میان قید و بندها و آلام جانکاه نظام موجود فرسودند و فریادی که از دست شکنجه گاه نظام مردسالار بر می آوردند، هستی را به رعشه درمی آورد، بویژه در خواستگاه اولین خود، یعنی در خاورمیانه بیشتر از هر جای دیگری، در بند سنن و جزمیات ذهنی متعفن، شکسته شده و از آنان سلب آسایش و انسانیت شده است. در این سرزمین ظهور تمدنها بود که نور و روح حیات و آزادی مدفون گردید و زندگی مرگباری آغازیدن گرفت. در اثر تحولات شگرفی که در اثر ترقیات علم و فناوری و رشد و ارتقای سطح فرهنگ جامعه انسانی حاصل شده است و در مناطق بسیاری از آلام زنان کاسته شده و دریچه ای روبه سویشان گشوده شده است. ولی در خاورمیانه، این مهد اولین تمدن بشری هنوز این مادران تمدن در حبس و اسارتی جانکاه به سر می برند و جهانی از سوی آنهاست. اوجالان با درک راستین تاریخ و جایگاه والای زنان در ساختن آن و آینده ی فراروی، رهایی آنان از دام نظام خود کامه و منحط پیشاهنگ نمودن آنها در رهبری جهان و بشریت را در صدر امور مبارزاتی خود قرار داد. اما علم به قدرت سازنده و خلاق زنان در راه تغییر نظام موجود و آنتی تز گشتن و حتی سنتز شدن آنها برای تز قدیمی شده و منافی انسانیت با اهتمام تمام در جهت پیشبرد مبارزه و احیای زنان و همیشه نمودنشان، گام برداشت. او به خوبی بر این نکته واقف بود که حیات و آزادی را باید در جایی که در آن دفن گردیده با دیگر نبش و بازیافت نماید و زنان کورد و خاورمیانه نماد و مثالی بر آن بودند. در نتیجه تلاشهای تئوریک و پراکتیک آغازیدن گرفت. اوجالان دریافت که زنان در مقام خالقان تمدن نوسنگی از این استعداد و توانایی برخوردارند که بتوانند یک نقش تاریخی و دوران ساز دیگر را بازی نمایند. تنها آنها از این زمینه وموقعیت برخوردارند که بتوانند، سنتزی در برابر نظام طبقاتی و پایان بخشی بر اقتدار خود کامانه بیافرینند. بنیان گذار آپوئیسم، با کنکاش و تفحص در تاریخ هزاران ساله ی بشر و شرف اندیشی کامل به این نتیجه دست یافت که دنیای زنان، بینش، وجدان و عشق آنها مواد اولیه برای ساختن و ایجاد ارزشها و هنجارهای یک تمدن نوین می باشند.

وی رهایی خاورمیانه و استقرار مردم از این منطقه را تنها با رهبری و قیادت زنان ممکن می داند واین فقط با بیداری زنان و ایمان به این حقیقت میسر است. فیلسوف و تئوریسین تز تمدن دموکراتیک، بر این باور است که اگر زن به حقیقتی ایمان آورد، هیچ قدرت و نیرویی نخواهد توانست وی را از آن جدا سازد و او همواره به حقیقتی که بدان رسیده وفادار خواهد ماند. از این رو زنان و علی الخصوص زنان خاورمیانه، با وجود داشتن چنین خصایصی، بنیادی ترین و پویاترین نیروهای یک جامعه دمکراتیک به شمار می روند. زنان در این تز نوین از جایگاهی متعالی، رای ایفای نقش و انتقام از تاریخ و مشارکت در فرآیند رو به جامعه ای آزاد و یکسان برخوردارند. اوجالان اتحادیه های زنان را در زمره ی بنیادی ترین نهادهای یک جامعه ی مدنی به حساب می آورد. و ضامن اصلی پیروزی چنین جامعه ای را سازماندهی در سطح عالی اتحادیه های مذکور، از لحاظ کمی و کیفی می داند .

رهبری آپویسم، اندیشه های خود را پیرامون حرکت رهایی بخش زنان به تفصیل در منابع و کتابهای گوناگونی همچون «زن و خانواده در کوردستان، چگونه باید زیست، عشق کورد، گفتگوی آزاد» و دهها کتاب دیگر، بیان داشته است، او با ارائه ی ایدئولوژی رهایی زن، انقلابی اجتماعی ایجاد نمود و زنان و جامعه ی انسانی را به سلاحی مطمئن برای آزادی مسلح نمود و در سایه ی مجاهدتهای اوجالان، امروز زنان کورد از پایگاهی رفیع برای مبارزه برخوردارند. تشویق و تحرکات وی سبب گردید که زنان کورد فعالانه تر به میدان بیایند و با تاسیس «حزب زنان آزاد» با اراده ی محکم و جسورانه در راه نیل به آرمان مقدس و انسانی گام بردارند. آنها در این امر به ندای دوست و همراه صمیمی خود لبیک گفته و با جانفشانی و ایثار در راه رسیدن به هدف، از خود مایه می گذارند. رهبری آپویسم آزادی و رهایی را به زنان جهان و کورد وعده می دهد. ولی خاطر نشان می کند که آنها نمی خواهند به نام آزادی، آنها را از یک بند رها ساخته و در زندان دیگری به اسارت وادارند.

بیداری و رهایی زن در اندیشه، ایدئولوژی و عمل و مبارزه اوجالان جایگاه ویژه ای داشته و یکی از ارگان اساسی نظام آپویسم می باشد. اوجالان زنان را مبشران و پیام آوران تغییر و آزادی معرفی می کند و بر نقش سازندهی آنان در ساختن جهان فردا، جهانی آکنده از صلح و برابری و بدون خشونت تاکید می ورزد.

زنان نیز با توسعه دادن دامنه ی مبارزات و خودسازی خویش بیش از پیش در راه نیل به آزادی و ایجاد رستاخیزی نوین و استقرار یک نظام دمکراتیک و مدنی در خاورمیانه ومحقق ساختن ایدئولوژی رهایی در سراسر گیتی با تلاش و تکاپوی بیکران به سوی افقی روشن، به پیش می تازند. در خاتمه می توان گفت که اوجالان عاشق انسان، آزادی، حیات آزاد، رهایی زن و آشتی جهانی است و جام وجودش لبریز از عشق بدانهاست.