مصاحبە با سیروان آریو برزن عضو کوردیناسیون حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) در مورد انقلاب 57 ایران

چه عواملی سبب شکل‌گیری انقلاب 57 گشتند؟

در مورد چرایی شکل‌گیری انقلاب بایستی گفت که مشكلات حل‌ناشده و پدیدآمده‌ از سوی نظام حاکم و ممانعت حاکمیت از چاره‌یابی این مشكلات از سوی جنبش‌های دموكراتیك، سبب گشت كه مشكلات جامعه تشدید شده و جامعه برای رهایی از آن وضع بغرنج به انقلاب روی آورد. تظاهر به دموكراسی و برنداشتن گام‌های اساسی جهت اصلاح، تقویت روزبه‌روز پایه‌های نظام خودكامه، ناچیز انگاشتن نیروی جنبش‌های آزادی‌خواهی ملی و جنبش‌های زنان و جوانان، انجام تغییرات تحمیلی و هجوم بر تنوعات فرهنگی، سركوب آزاداندیشان و خفقان سیاسی و اصرار بر نظامی‌گری، از جمله مواردی بود که جوامع ایران را در آن‌زمان در تنگنای شدید قرار داده بود. اما نظام پهلوی به جای حل این موارد و باز کردن فضای جامعه در عرصه‌های مختلف، بر امنیتی‌نمودن فضای جامعه و مسلح‌كردن ارتش جهت سركوب عناصر دموكراتیك جامعه اصرار ورزید. جوامع و اقشار مختلف ایران نیز از این سیاست‌های محمدرضا شاه به خشم آمده و با انقلاب خود پاسخی به نادیده انگاشتن نیروی ذاتی جوامع دادند.

 

بعد از 35 سال از انقلاب، عوامل و شرایطی را كه باعث عدم دست‌یابی خلق‌های ایران به خواسته‌ها و مطالباتشان در انقلاب سال 1357 شد را چگونه ارزیابی می‌كنید؟

انقلاب 57 با مشاركت تمامی نیروهای دموكراتیك جامعه جهت رسیدن به مطالبات دموكراتیك و گشایش گره‌های ناگشودنی‌ای شکل گرفت كه نظام سلطنتی بر خلق‌های ایران تحمیل نموده بود. اما انقلاب، از یك سو به علت دست‌اندازی نیروهای خارجی و سوءاستفاده از دین و مذهب جهت دستیابی به قدرت از سوی نظام جمهوری اسلامی، و از سوی دیگر به علت نبود انسجام و سازماندهی مطلوب و مناسب در متن جامعه و نیروهای دموکراتیک شکل‌دهنده‌ی انقلاب، سبب تحمیل نظامی مرکزیت‌گرا بر مبنای دولت‌ـ ملت بر خلق‌های ایران شد. این نظام هیچ‌گونه تنوع فکری، فرهنگی، اتنیکی و مذهبی را نمی‌پذیرد و تمامی نیروهای شرکت‌کننده در انقلاب را پس از حاکمیت حزب جمهوری اسلامی، در مغایرت با انقلاب و محکوم به نابودی نمود.

 

برخورد نظام جمهوری اسلامی را با خواسته‌های مردم و نیروهای شکل‌دهنده‌ی انقلاب را چگونه ارزیابی می‌كنید؟

اعدام زندانیان سیاسی، ترورهای پس از انقلاب از طریق گروه‌های «توحیدی»، سركوب ناراضیان در زمان جنگ و زدن مهر نوكر بیگانه و ایادی استكبار به آن‌ها، قتل‌های زنجیره‌ای، حوادث دانشگاه،‌ ترور رهبران احزاب و گروه‌ها چه در داخل و چه در خارج از كشور، ایجاد فضای رعب و وحشت با زندان، شكنجه و مرگ، جریان انقلاب فرهنگی، سرکوب نیروهای دموكراتیك و جنبش‌های آزادی‌خواه ملی و زنان و جوانان، رویکرد جمهوری اسلامی را با نیروهای شکل‌دهنده‌ی انقلاب به ما نشان می‌دهد. نظام تک‌مذهبی و تک‌زبانی حاکم بر ایران، تحت عنوان حفظ اتحاد و یكپارچگی ایران و اصرار بر آن، سبب فروپاشی شیرازه‌ی حکومت پهلوی در ایران شد اما جمهوری اسلامی نیز همان رویه‌ی حکومت قبلی را در پیش گرفت و تاکنون نیز که بیش از 35 سال از انقلاب می‌گذرد شاهد تغییراتی در این رویه نبوده‌ایم.

برخورد جمهوری اسلامی با ملت‌های ایران که نقشی عظیم در شکل‌گیری انقلاب داشتند، تحت عنوان اقلیت، یك مداخله‌ی زننده و ننگین تفكر تک‌شکل‌سازی در سیاست و نظام حاكم بوده است. مفهوم اقلیت حقوقی چه از نوع جنسیتی و چه مذهبی و ملی، یعنی انسان درجه دوم یا چندم که حکومت ایران همیشه كوشیده است تا با جنگ ویژه علیه زنان و تنوعات ملی و دینی‌ـ مذهبی ایران، مدل موردِ قبول خویش را به تنوعات ایران بقبولاند. ناسیونالیسم ملی و مذهب‌گرایی، ابزار اصلی دولت‌ـ ملت ایران در طول سال‌های پس از انقلاب بوده است. از دیدگاه آنان داشتن زبان‌ها، فرهنگ‌ها و آیین‌های مختلف، این كشور را ناهمگن نموده است. به همین دلیل با هرگونه بحثی در باره‌ی این مسائل با به پیش‌كشیدن موضوع پوسیده‌‌ی تمامیت ارضی و اینكه ایران را نباید تجزیه كرد و زدن برچسب جدایی‌خواه و تجزیه‌طلب، به شدت برخورد می‌کنند و رویکرد سرکوب فیزیکی و فرهنگی را در مقابل مخالفان و دگراندیشان به کار می‌برند. چنین حملاتی تمامی مظاهر فرهنگی جامعه مورد هجوم قرار می‌دهد به گونه‌ای كه حتی بحث آموزش به زبان مادری که در این اواخر مطرح گشته را همچون توطئه پنداشته می‌شود.

اما این امر واضح و مبرهن است که جامعه‌ی كورد و دیگر جوامع ایران، زنان و جوانان و تمامی تنوعات فرهنگی و مذهبی دموکراتیک ایران، جهت مقابله با جنگ فرهنگی و فیزیكی جمهوری اسلامی همیشه به پاخاسته، هیچ‌گاه تسلیمیت و فرهنگ فرودستی را نپذیرفته‌اند. جمهوری اسلامی، یا مجبور به قبول خواست‌های دموكراتیك جوامع است یا در غیر این صورت به سرنوشت دیگر حاكمان دیكتاتور منطقه دچار خواهد گشت.

 

وضعیت اجتماعی و فرهنگی خلق‌‌های ایران را بعد گذشت 35 سال از حكومت جمهوری اسلامی چگونه می‌بینید؟

نظام ولایت مطلقه‌ی فقیه با سلطه‌ی بی‌چون و چرا بر تمامی عرصه‌های اجتماعی و فرهنگی و همچنین عرصه‌های نظامی، قضایی، اقتصادی و سیاسی و قانون‌گذاری ایران، امكان حضور هیچ نیروی دیگری را نمی‌دهد. از طرف دیگر رژیم در جریان قتل‌عام فرهنگی، از طریق جنگ ویژه جهت گسترش فساد، فحشا، اعتیاد، بی‌اخلاقی، فقر اقتصادی، سیاست گداپروری، ترویج فرهنگ فرودستی و ضعیفه‌نمودن، تمامی منافذ تنفسی جامعه را مسدود كرده و در صدد فتح فرهنگی و ذهنیتی تمامی خلق‌های ایران است. اما حکومت و دولت‌ها هیچ‌گاه حاضر به اعتراف به این اشتباهات نشده و همیشه آنها را حاشا نموده و در صورت اعتراف بدان گامی اساسی جهت چاره‌یابی برنداشته و به عوامفریبی دست زده‌اند. شور و خواست انقلاب و آزادی خلق كورد و تمامی‌ خلق‌های ایران، ریشه‌ای دیرین در تاریخ خلق‌های ایران دارد. انقلاب مشروطیت و انقلاب 57 از نمودهای بارز و برجسته‌ی این شور و شعور انقلابی و آزادی‌خواهی خلق‌های ایران بوده كه نه‌تنها فروكش نكرده بلكه می‌توان آن را در جنبش‌های دموكراتیك و آزادی‌خواه ملی، زنان و جوانان كه روزبه روز بر دامنه‌ی آنها افزوده می‌شود، مشاهده كرد.