یکی از اساسیترین شرط موفقیت سرکارآمدن دولت یازدهم، ایجاد تغییر وتحول در وضعیت کنونی جامعهی ایران و بخصوص زنان بود. اگر در خیلی از موارد گام برداشتن دولت یازدهم مثبت ارزیابی شده، اما متاسفانه این مورد در رابطه با زنان به تمامی بالعکس عمل نمود. نه تنها هیچ تغییر مثبتی در این زمینه انجام نگرفت، بلکه آنچه را هم که موجود بود، بازستاند و وضعیت زنان را از آنچه که بود، وخیمتر ساخت. تصویب قانون رشد و تعالی خانواده، سهمیهبندی دانشگاهها و شغل برای زنان، ممنوعیت شغلی و آموزش به زبان مادری، مواردی هستند که زنان را هرچه بیشتر بر محدود ماندن در حصر خانگی تشویق میکند. مبدل ساختن زنان به ابزار تولید مثل جهت تامین نیروهای دولتی و افزایش ارتشهای جاویدان از اصلیترین اهداف ذهنیت دولتی مردسالار در ایران میباشد. صد البته که تداخل در حریم خصوصی خانوادهها حتی مشخص ساختن تعداد فرزندانی که زنان در سنی معین باید متولد سازند، به تمامی هتک حرمت به حریم خصوصی زنان و بیارزش ساختن شخصیت آنهاست. دیدگاه موجود نمیتواند فراتر از ذهنیتی جنسیتگرا و ضدزن پیش رفته و از تغییر و تحولات اجتماعی بحث به میان آورد. تصویب چنین قانونهایی هر چیز را به روشنی آشکار میسازد. جمهوری اسلامی ایران در طول 34 سال عمر خویش همیشه از تغییرو تحولات جدی در سطح جامعه احساس ترس نموده و برای حفظ موقعیت اقتدار خویش بهترین راهکار را در سرکوب و گذاشتن مرز و مرزبان دیده است. از طرفی بر ذهنیت نسلکش خویش مصر بوده و هر روز بیشتر بر آمار اعدامشدگان و کشتهشدگان مرزی میافزاید و از طرف دیگر بر لزوم افزایش جمعیت تاکید دارد. در حالیکه فضای موجود در جامعهی ایران برای پرورش سالم و صحیح فرزندان، برخوردار از یک درصد امنیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … نیست. ذهنیت دولت ـملت با ایجاد ارتشهای جاویدان و آماده سعی دارند که مدل بردهای مدرن را در جامعهی ایران جهت حفظ منافع دولت آماده سازند. البته که تنها ابزار برای گسترش این اهداف پلید؛ زنان میباشند. ذهنیتی که تا به این حد شخصیت، اندیشه، تاریخ و منزلت زنان را پست و رذیل ساخته است. در حالیکه نیک میدانیم خانوادههای موجود همان نهاد دولتیست که امروزه دولت سعی دارد با ایجاد تحاکم بیشتر و با افزایش جمعیتهای کلان، حاکمیت خویش را بر روح و بدن انسانها بخصوص زنان بیشتر سازد. برای اینکه زنان را بیشتر به تشکیل خانواده و درست کردن فرزندان زیاد تشویق نماید، از هرگونه امکانات رفاهی و اقتصادی بحث به میان آورده است. این در صورتیست که روزانه بعلت فقر اقتصادی مردم دچار بحران روحی و روانی میشوند. به خصوص زنان از شدت فقر خانوادگی به تنفروشی و کارهایی از این قبیل روی میآورند. در صورت چنین وضعیتی چگونه دولت میتواند از افزایش جمعیت بحث نموده و در سیستم زاد و ولد زنان نیز مداخله نماید. ما همچون اتحادیهی زنان شرق کوردستان (YJRK) این برخورد ایران را بشدت محکوم و رد مینماییم. بایستی جمهوری اسلامی ایران در این مورد و تمامی موارد دیگر موضعگیری خویش را در برابر زنان در اسرع وقت تغییر بدهد.
از طرف دیگر؛ در کنار تمامی قوانین تصویب شده، آموزش به زبان مادری نیز از جمله مواردیست که هم در مجلس و هم در میان اقشار مختلف جامعه جلب توجه نموده است. همچنین مخالفت خیلی از ملیگرایان ایرانی را نیز با خود به همراه داشته است. هنوز هم این مورد سبب شده که خیلی از این ملیگرایان با ذهنیتی مرکزیتگرا به مسالهی ملیتهای ایرانی نگریسته و هرگونه تنوع فکری، فرهنگی و … را موجب تجزیهطلبی دانسته و احساس خطر نمایند. بحث نمودن از آموزش به زبان مادری موردیست که حق مشروع هر فرد میباشد. دادن یا ندادن این حق خود گفتگویی مغلطهآمیز و کائوسزاست. زیرا هر فردی حق آموزش با زبان مادری خویش را داراست. تمایز و ترجیح دادن ملتی بر ملتی دیگر به هیچ وجه جایز و روا نیست. ایران در مرحلهای قرار دارد که از نرمش منعطفانه و تغییر و تحولات بحث مینماید که بغیر از آن سرنوشت ایران را با نابودی روبرو خواهد ساخت. نه تنها آموزش با زبان مادری، تمامی حقوق پایمال گشتهی ملتهای ایرانی را باید مدنظر قرار دهند و ترسی از تنوع و تفاوتمندیهای ملتهای ایرانی نداشته باشند. غنای فرهنگی و تاریخی ملل ایران باعث غنای سیاسی دولت نیز خواهد گشت. اصرار بر ذهنیت مرکزیتگرا و ملتهای دیگر را ضمیمهی یک ملت ساختن، بدور از معیارهای دمکراسی راستین و آزادیست. اگر جمهوری اسلامی ایران و بخصوص دولت یازدهم خواهان بازیابی موقعیت خویش و گذار از بحران موجود میباشد، قبل از هر چیز بایستی به دمکراسی مردمسالاری معتقد باشد. دمکراتیک بودن ایران تنها درصورت احترام به اقشار مختلف جامعه، آزادی بیان، احترام به تفاوتمندیهای ملل مختلف و خویش را تحمیل نساختن و سرکوب نکردن و… امکانپذیر خواهد شد. در غیر اینصورت خود جامعه در تعیین سرنوشت خویش وارد میادین مبارزه گشته و برای آیندهی خویش تصمیم میگیرند. بخصوص اهمیت دادن به منزلت زنان نه همچون یک ابزار تولید مثل بلکه به مثابهی یک انسان، در درجهی اول حائز اهمیت بوده و شرط دمکراتیک گشتن جامعهی ایران خواهد بود.
ما هم همچون اتحادیهی زنان شرق کوردستان (YJRK) به هیچ وجه موضع ایران و بخصوص دولت حسن روحانی را در برابر زنان و ملل ایرانی قبول نخواهیم نمود. در راستای چارهیابی و رفع آنها از هر عملی دریغ نخواهیم نمود. از تمامی فعالین زنان روشنفکر، سیاستمدار، خانهدار و … نیزخواستاریم که با ایجاد سازماندهی و هر چه قویتر ساختن اتحاد خویش در تمامی اقصی نقاط ایران به مبارزه با این ذهنیت پرداخته و در انتظار ترحم و دلسوزی ذهنیت دولتگرای مردسالار نباشند. که احترام و حقوق زنان تنها در صورت ارتقای سطح مبارزات آزادیخواهی در هر سطحی ممکن خواهد بود.
اتحادیهی زنان شرق کوردستان — YJRK
06.02.2014